۱۳۸۷ آذر ۱۰, یکشنبه

سهم مناطق كرد نشين از در آمدهاي نفت و گاز


عبدالله سهرابي
صاحب امتياز و مدير مسئول هفته نامه روژهه لات
www.sohrabi137.blogspot.com
sohrabi337@gmail.com
از سال 1287 كه اولين چاه نفت در مسجد سليمان توسط انگليسي ها به بهره برداري رسيد تا ملي شدن نفت در سال 1329 وسپس تا انقلاب 1357 وپس از آن در دوران 30 ساله انقلاب اسلامي نقش نفت در اقتصاد ايران روز به روز روند صعودي را طي كرده است . چنانجه تاريخ نفت ايران را به سه دوره قبل از ملي شدن نفت ،از زمان ملي شدن تا انقلاب 57 و پس از اتقلاب تقسيم نماييم ؛ پيداست در دوره نخست بخش عمده در آمدهاي نفتي به جيب انگليسي ها مي رفت ودر دوره دوم صرف نظر از پاره اي پروژه هاي زيربنايي وبرنامه هاي توسعه ميان مدت در آمدهاي نفتي كه در اوايل دهه 50 جهشي افزايش يافت صرف واردات كالاهاي مصرفي و لوكس شد در نتيجه اقتصاد وتوليد بي رمق داخلي را تحت تاثير قرار داد.در دوره سوم با پيروزي انقلاب اسلامي و تحولات بنيادي دركليه ساختارهاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي، اقتصاد تك محصولي و وابسته به آمريكا دچار پارادكس و سردرگمي وبا عدم مديريت و برنامه ريزي روبرو شد با شروع جنگ ويرانگر و تحميلي رژيم بعثي عراق توليد و در آمدهاي محدود نفتي صرف هزينه هاي جنگ شد پس از جنگ ودر دوره سازندگي (در سال 1368) برنامه هاي توسعه پنجساله وابسته به نفت آغاز شد در صورتي كه دوره 30 ساله بعد از انقلاب را به 4دوره جنگ،سازندگي،اصلاحات وبنياد گرايي تقسيم نماييم محوريت نفت در اقتصاد وبه عنوان ابزار سياسي-نظامي دولت ها علي رغم فراز و نشيب ها و افت و خيزها روند صعودي داشته است.هر گاه بهاي نفت افت كرده است با حذف اعتبارات عمراني و زير بنايي صرف هزينه هاي جاري شده است و هر گاه مانند دوره ي دولت نهم كه با افزايش بي سابقه در آمدهاي نفتي روبرو شده ايم بيش از توسعه زير بناها صرف مصرف و واردات وبه عنوان ابزار سياسي – تبليغاتي قدرتمندي در خدمت دولت بوده است .در حال حاضر به استناد منابع معتبر ميزان وابستگي درآمدهاي عمومي دولت به نفت بالغ بر 85درصد است لذا بودجه هاي جاري و عمراني تابع در آمدهاي نفتي است.
اما هدف اين يادداشت نگاهي به سطح بر خورداري مناطق كرد نشين ازاين ثروت ملي و خدادادي بويژه پس از انقلاب اسلامي است.ناگفته پيداست از ابتداي انقلاب تنشهاي سياسي و سپس جنگهاي داخلي و خارجي مناطق كرد نشين را به منطقه عملياتي و جبهه هاي جنگ تبديل نمود.بنا براين زيربناها و اقتصاد نحيف و بي رمق اين مناطق نه تنها از در آمدهاي نفتي بي بهره بود بلكه جنگ 8ساله موجب از بين رفتن اندك سرمايه ها و زيربناهاي قبلي نيز شد لذا توسعه مناطق كرد نشين دراين دوره از يك سو به دليل جبهه و جنگ و فقدان امنييت متوقف واز سوي ديگر زيربناها و سرمايه هاي قبلي را نيز با حملات زميني و هوايي وحشيانه رژيم بعثي از دست داد.اين در حالي بود كه به يمن اقتصاد دولتي متكي به نفت استانهاي مركزي و برخوردار مانند اصفهان،تهران، مركزي و ...دور از ميدان جنگ با ارز كنترل شده 7توماني (هر دلار 7تومان)به سرمايه گذاري و واردات تكنولوژي از كشورهاي صنعتي پرداختند در اين زمان شايد بتوان مناطق كرد نشين را به خودرو مستهلكي تشبيه كرد كه در جاده اي نا امن وناهموار نه تنها با سرعت كم از خود روهاي پر قدرت و پرشتاب (استانهاي برخوردار)عقب مانده بود بلكه دچار نقص فني وبا افزايش استهلاك متوقف شده بود.
پس از جنگ با شروع دوره سازندگي و اجراي برنامه توسعه اول حركتهايي هرچند بدون مديرييت از ااقتصاد دولتي به سوي اقتصاد آزاد و رقابتي آغاز شد در نتيجه تورم بشدت افزايش يافت نرخ ارز و هزينه سرمايه گذاري روند صعودي را بسرعت طي كرد در اين دوره فعالييت دولت در مناطق كرد نشين صرف باز سازي خرابيهاي جنگ 8 ساله و بطور عمده مسكن و خدمات شهري وروستايي شد بدون ترديد نقش جهداد سازندگي در عمران روستاها و بويژه برق رساني و آب رساني و توسعه و بهسازي راههاي روستايي كاملا محرز و قابل توجه است.اما نه تنها توسعه امور زيربنايي وصنايع معادن صورت نگرفت بلكه ميادين مين بدون طرح ونقشه از صفر مرزي تا دل روستاها و تقريبا در همه ي پايگاهاي متروكه سايه نا امني و خسارات جاني و مالي را براي مردم خسته از جنگ به ارمغان آورده است شايان توجه است آقاي موسوي لاري وزير كشور دولت اصلاحات در پاسخ به سئوال اينجانب در خصوص مين روبي مناطق عملياتي از تريبون مجلس رسما اعلام كرد با اعتبارات و اقدامات فعلي 40 سال طول خواهد كشيد تا با ضريب امنييت 70 درصد مين روبي مناطق كرد نشين تمام شود.لذا تبعات جنگ در همه ي جهات و ابعاد آن و همچنين شرايط سياسي و تداوم در گيريهاي احزاب اپوزيسيون ودر نتيجه نا امني و تفكر سياسي – امنيتي حاكم بر اين مناطق نه تنها مانع سرمايه گذاري بخش خصوصي شد بلكه خوددولت نيز اندك صنايع سنگين مانند ذوب آهن و سيمان را به سمت استانهاي همدان و زنجان تغيير جهت داد.بودجه هاي سنواتي نيز با وجود رشد سالانه آن و ادعاي دولتها براي محروميت زدايي نتوانست كمبودها و خلاءها و شكاف هاي تاريخي را جبران نمايد اختلاف سرعت رشد اين مناطق با مناطق برخوردار روز به روز فاصله ها را بيشتر نمود بنا براين سهم مناطق كرد نشين در دوره سازندگي از محل در آمدهاي نفتي يا بودجه عمومي متكي به نفت صرفا در قالب بودجه هاي سنواتي بود لذا ساختن زير بناها و زير ساخت ها تحقق نيافت.
با آغازدوران اصلاحات تشكلهاي سياسي،فرهنگي،دانشجويي،وانواع NGOها پويا وفعال به ميدان آمدند اما بخش اقتصادي و عمراني و زيربنايي كه عموما سرمايه بر و زمانبر است همجنان در فقر و رنج بود لذا توسعه فرهنگي-سياسي بدون توسعه اقتصادي آغاز شد اكنون شاهد پارادوكسي در فرايند توسعه بوديم به معناي ديگر اينگونه توسعه ناقص تعريف سيستمي است يعني جامعه ما داراي مغز سياسي- فرهنگي قوي با اسكلت ضعيف و دستگاه گوارش دچار سوء تغذيه بود.لذا اين بدن ضعيف كشش اين مغز قوي وكله ي درشت را نداشت . اساسا توسعه اقتصادي پروسه اي است مانند يك سازه مهندسي بترتيب نيازمند مطالعه،طراحي و اجراست اين مراحل را نه در توسعه ايران شاهد هستيم ونه در مناطق كرد نشين. بديهي است هر كدام از مراحل فوق نيازمند تامين سرمايه است تامين سرمايه نيز در اختيار سيستم اداري –اقتصادي با مديريت متمركز است متاسفانه در اين تمركز قدرت تفكر سيستمي و نگاه علمي وجامع به همه نقاط كشور وجود ندارد لذا تحقيقا بودجه بندي و تخصيص اعتبارات و اساسا تصويب واجرا وساخت زير بناها وسرمايه گذاري در صنايع سنگين غالبا بدون توحه به توجيهات علمي و كارشناسي ومطالعات مهندسي بر پايه قدرت ونفوذ سياسي-اقتصادي است بنابراين مناطقي مانند اصفهان و،تهران ،مركزي،سمنان و...كه در مراكز قدرت نفوذ و حضور دارند سهم بيشتري از طرحها و اعتبارات و پروژه هاي زيربنايي و صنايع سنگين را بخود اختصاص داده اند ومناطقي مانند مناطق محروم وكرد نشين كه در مراكز قدرت حضور ندارند و غالبا با مديران غير بومي و موقت و معمولا تازه كار ونا آشنا به منابع و پتانسيلهاي منطقه اداره ميشوند قادر به تامين و جذب اعتبارات و اصولافعال كردن چرخهاي توسعه نيستند .لذابا نيم نگاهي شاهد تمركز سرمايه و صنايع سنگين در نقاطي هستيم كه بر مبناي مطالعات و توجيهات علمي وكارشناسي ايجاد نشده اند وبه عكس در مناطق محروم كشور شاهد منابع مادي و انساني و پتانسيلهايي هستيم كه هنوز مورد استفاده و بهره برداري قرار نگرفته اند
تحقيقا فراكسيون نمايندگان كرد كه بعنوان يك رخداد در تاريخ پارلمان ايران در مجلس ششم تشكيل شد با احساس ضرورت ودرك نقايص ونارساييها نقش فعالي در دفاع از توزيع عادلانه و منطقي و علمي ثروت و قدرت ايفا نمود وضمن طراحي وپيشنهاد طرح توازن منطقه اي به مجلس براي تخصيص اعتبارات جهشي به مناطق محروم ،كه مورد تصويب وتحت اين عنوان رديف دايمي در قالب بودجه سالانه گرفت در تاسيس صندوق ذخيره ارزي نيز كه در جلسه 19/7/79 به تصويب مجلس ششم رسيد نقش موءثري داشت قابل ذكر است صندوق ذخيره ارزي به منظور ذخيره سازي مازاد در آمد هاي نفتي نسبت به پيش بيني دربودجه ايجاد شد تا در امور سرمايه گذاري و زيربنايي وتوسعه صنايع ويا در موارد كاهش درآمدهاي ارزي مورد استفاده قرار گيرد متاسفانه دولتها وبويژه دولت نهم بطور گسترده و پي در پي وبعضا خارج از كنترل مجلس اعتبارات اين صندوق را صرف هزينه هاي جاري و بخصوص واردات كالاهاي مصرفي مي كنند در نتيجه اعتباراتي كه ميتواند بصورت جبراني زيرساخت ها وصنايع و معادن كشور وبخصوص مناطق محروم را تامين و فعال سازد صرف امور جاري ومصرفي و تبليغاتي ميگردد در ادامه به چگونگي مصارف درآمد هاي نفتي و ذخاير ارزي بر اساس منابع معتبر اشاره خواهد شد.اما ذكر اين نكته كليدي ضروري است در دوره ششم مجلس ودر شرايطي كه درآمدهاي نفتي كمتر از 20 دلار در هر بشكه بود همزمان با فعاليتهاي سياسي-فرهنگي زير ساخت ها و زيربنا ها پي ريزي شد بعنوان مصاديق مي توان به پروژه هاي نيروگاه،پتروشيمي،راه آهن و اتوبان اشاره نمود فقط در شهرستانهاي مرزي مريوان و سروآباد براي نخستين بار با جلب حمايت اكثريت نمايندگان مجلس پروژه هاي زيربنايي وملي كه بعضا بدليل بار مالي وپر هزينه بودن مورد مخالفت دولت بودند وارد فاز اجرايي شدند گاز رساني مريوان وسروآباد خارج از بودجه هاي استاني و ملي مستقيما از درآمدهاي نفتي واز محل فاز 2 بيع متقابل تامين اعتبار شد سد گاران،طرح جامع گردشگري ،منطقه آزاد تجاري،تصويب و تاسيس شهرستان سرو آباد،مكان يابي فرودگاه مريوان ، جاده هاي بين شهري كامياران- سروآباد و تيژ تيژ-گاران و... غالبا از محل اعتبارات ملي و طرح توازن منطقه اي تامين اعتبار و در فاز اجرايي قرار گرفتند.
در بودجه سالهاي 80،81و82كه طرحها و پروژه هاي فوق تامين اعتبار و وارد فاز اجرايي شدند منابع ارزي حاصل از فروش نفت و گاز بر اساس آمارهاي رسمي بانك مركزي وبه نقل از سايت رجانيوزوخبرگذاري مهر به ترتيب: 339/19،966/22و355/27ميليارد دلار بود بر اساس همين گزارش اين منابع براي سالهاي 84 و85 بترتيب به 820/53و458/62 ميليارد دلار افزايش يافت.قابل ذكر است بهاي نفت از حدود 12 دلار در اوايل دوره اصلاحات به بيش از 130 دلار در سال جاري رسيد كه بالغ بر 10 برابر درآمدهاي سال 77 است.بنابر اين انتظار مي رفت در سالهاي 84و85 با سه برابر شدن منابع ارزي نسبت به سال 80 كه آغاز پروژه هاي فوق الذكر بود سرمايه گذاري و توسعه در مناطق كرد نشين حداقل دو برابر و با هفت برابر شدن درآمدهاي نفتي در سال جاري نسبت به سال 80 اين پروژه ها نيز چندين برابر افزايش مي يافت اما اطلاعات موجود ومستند حاكي است كه نه تنها روند توسعه كه با نفت كمتر از 20 دلار آغاز شده بود متوقف شده بلكه پروژه هاي فوق نيز بعضا متوقف يا با كمبود شديد اعتبارات روبرو هستند تعطيلي و ورشكسته شدن صنايع استان مانند ،نساجي كردستان و اخراج و بازخريد كردن كارگران،منفعل شدن سدهاي گاران،چراغ ويس،شبكه گازرساني مريوان،جاده هاي بين شهري،راه آهن و...پرسشهاي بي پاسخي در اذهان مردم و كارشناسان ايجاد كرده است . پرسش مردم اين است ؛
هفت برابر شدن درآمدهاي نفتي دردوره هاي هفتم و هشتم مجلس و دولت نهم نسبت به دوره ششم مجلس و دولت هشتم چه نقش و تاثيري در توسعه و رفاه مردم در سطح ايران بطور عام ودر زير ساخت ها و صنعت و معدن و اشتغال و رشد وتوسعه مناطق محروم و مناطق كرد نشين بطور خاص، كه هنوز تبعات جنگ 8ساله را تحمل مي كنند داشته است؟
روزنامه سرمايه در شماره 809آورده است :
در سال 76 شروع بكار دولت خاتمي منابع ارزي 9/14 ميليارد دلار ودر سال 77 5/9 ميليارد دلار بود كه حتي كمتر از درآمد يك ماه دولت احمدي نژاد در سال 87 (ماههاي ارديبهشت و خرداد) است در سال 78 به 8/14 ميليارد دلار رسيد وتاسال 81 كمتر از 20 ميليارد دلار بوده است اين در حالي است كه با شروع بكار دولت آقاي احمدي نژاد از نيمه دوم سال 84 در آمد نفتي به شكل تصاعدي افزايش يافت وبه 8/39 ميليارد دلار رسيد ودولت با ارائه دو متمم بودجه و برداشت از حساب ذخيره ارزي ، مخارج ارزي به 8/39 ميليارد افزايش يافت در سال 85 رقم مخارج ارزي بودجه 8/46 ودر سال 86 مجددا مخارج ارزي 8/46 ميليارد دلار تكرار شد .
بعلاوه بر اساس اطلاعات موجود در سايت حزب اراده ملت آقاي مهندس زنگنه وزير سابق نفت در مصاحبه با راديو گفتگو در يك تحليل مقايسه اي مي افزايد:
در دوره 8 ساله آقاي خاتمي از 1376 تا 1383، 173ميليارد دلار در آمد نفتي داشته ايم در حاليكه دولت نهم در سه سال نخست (منتهي به مهر1387)198 ميليارد دلار درآمد داشته است . بر اساس برنامه چهارم توسعه و محورهاي قانوني بايد در حال حاضر 96 ميليارد دلار در حساب ذخيره موجودي باشد اما بر اساس اعلام رسمي وزير سابق اقتصاد در پايان سال 86 اين رقم 16 ميليارد دلار است ضمنا آقاي احمدي نژاد در مصاحبه تلويزيوني موجودي حساب ذخيره را محرمانه اعلام كردند
همچنين بنا به اعلام سازمان اطلاعات انرژي در آمد نفت ايران تنها در 6ماه اول سال ميلادي 2008، 54 ميليارد دلار بود كه معادل كل درآمد نفتي ايران در سال 2007است بالاترين قيمت نفت در دوران محمد خاتمي 22 دلار در هر بشكه بود. از طرف ديگر به گفته مقامات بانك مركزي و مجلس شوراي اسلامي از در آمد افسانه اي وبي سابقه نفت مبلغ قابل توجهي در حساب ذخيره ارزي باقي نمانده است.
قابل ذكراست خبر گذاري جمهوري اسلامي ايرنا در مورخ 14 آبان 1387 تحت عنوان نگاهي قياسي به وضعيت جوانان كردستان با آمار كشوري آورده است:
استان كردستان به عنوان يكي از استان هاي مرزي كشور با يك ميليون و 450 هزار نفر جمعيت كه 517 هزار تن آنهارا جوانان تشكيل مي دهد در رتبه بندي نرخ بيكاري در جايگاه بيست و پنجم كشوري است اين گزارش در حالي است كه اخيرا يكي از مقامات استان بيكاري در استان كردستان را تهديدي براي امنيت منطقه دانسته است.
بنابراين مناطق كردنشين علي رغم معضلات و ضعف و نارسايي هاي تاريخي در زير ساخت ها ودر بخشهاي صنعت وتوليد در مقايسه با مناطق برخوردار ودر شرايط افزايش نجومي درآمدهاي ارزي سهم اندكي از درآمدهاي نفتي را به خود اختصاص داده است و طرحها و پروژه هاي ملي كه با تلاش نمايندگان كرد مجلس ششم استارت خورد بدليل تحولات سياسي و... غالبا عقيم و منفعل مانده است لذا اعتراضات مردم به روند تغييرات سياسي و بويژه كاهش مشاركت در انتخابات مجالس هفتم وهشتم بيانگر عكس العمل آگاهانه ومعناداري مي باشد كه تذكر و هشداري به مقامات مسئول براي تجديد نظر و جبران ضعفها و نا رساييها در همه ي بخشهاي سياسي،فرهنگي،اقتصادي،عمراني و زير بنايي است.

منابع:
-سايت رواق به نقل از خبرگذاري مهر
-روزنامه سرمايه شماره 809
-سايت حزب اراده ملت
-خبرگذاري جمهوري اسلامي ايرنا
-رجانيوز
-روزنامه انترنتي روز
-مشروح مذاكرات مجلس ششم
-و ياد داشت هاي شخصي

طلوعي ديگر


عبدالله سهرابي
Sohrabi337@gmail.com
www.sohrabi137.blogspot.com

تاريخ پرفرازونشيب مطبوعات شاهد ظهور و افول نشريات كردي است كه در طول صدوچند سال گذشته در ظرف زمان وشرايط مكان با كمييت و كيفييت متفاوت به صحنه مطبوعات آمده اند.
گرچه بالندگي و رشد وتوسعه مطبوعات در همه ي جوامع بطور مستقيم متاثر از شرايط سياسي،اجتماعي و اقتصادي است بااين حال تجزيه و تحليل فاكتورهايي چون ماهييت،رسالت،ساختار، محتوا، مقاومت و تداوم هرنشريه؛ نقاط قوت وضعف، تهديدات و فرصت هاي آن را نمايان مي سازد.اين فاكتورها در يك ارتباط و تعامل سيستماتيك مكمل همد يگرند.بنا براين مطلوب آن است با برنامه ريزي و سياست گذاري و تعيين استراتژي ها و راهبردها و با حفظ ماهييت ورسالت حرفه اي ومطبوعاتي بعنوان بنيان و اساس فعالييت ها،ساختار و محتوا را با مقاومت و تداوم عملياتي نمود.
در اين رهگذر هفته نامه كردي –فارسي روژهه لات با بهره مندي از فضاي نسبتا باز دوران اصلاحات در تابستان 1382 مجوز انتشار گرفت و در يكي از حساس ترين برهه هاي زماني از تاريخ ايران و كردستان با همكاري و تلاش و همت روزنامه نگاران زبده و حرفه اي همكاران رضا عليپور، فرهاد امين پور ، سامان سليماني و ديگر اعضاء فني و پشتيباني 66 شماره را بطور منظم و همزمان تحت وب منتشر نمود. احضار پي در پي مدير مسئول و محاكمات مكرر در دادسرا و دادگاه منجر به توقيف و حتي باز داشت هيئت تحريريه شد.تحقيقا ارزيابي ها و نظر سنجي ها گوياي موفقييت روژهه لات در شرايط ويژه و بحراني بود.خوشبختانه با دفاعييات محكمه پسند دكتر صالح نيك بخت وكيل مدافع ،وتشخيص درست قضات محترم ديوان عالي كشور در مرحله پژوهش خواهي تبرئه شد. بعنوان صاحب امتياز ومدير مسئول از وكيل مدافع و تيم حرفه اي وپشتيباني بطور خاص واز مردم آگاه و قدر شناس و نخبه گان و صاحبان قلم و انديشه كه با حمايت و مشاركت و فعاييت خود با تبحر و پوپايي موجب ارتقاء و غناي ساختار و محتواي روژ هه لات شدند بطور عام تقدير و تشكر مي نمايم.
اكنون خوشحال و خرسندم كه يك بار ديگر اين افتخار بزرگ نصيب من و ساير همكارانم در شوراي سياست گذاري و هيئت تحريريه شده است تا سطر ديگري به دفترقطور روزنامه گري كردي بيفزاييم و سهم اندكي در ناريخ مطبوعات كردي داشته باشيم .بنابراين ذكر موارد زير را ضروري ميدانم:
1- هفته نامه روژهه لات نشريه اي است كاملا مستقل و بدون تعهد و وابستگي به احزاب و تشكل هاي صنفي و سياسي اعم از اشخاص حقيقي و حقوقي در درون و برون مرزهاست .
روژهه لات در تداوم روزنامه گري كردي با حفظ ماهييت ورسالت حرفه اي خود در قالب قانون مطبوعات فعالييت مي نمايد.
روژهه لات متعلق به جامعه انساني فارغ از مرزهاي قراردادي وملت ايران و به هر كردي در جاي جاي اين كره ي خاكي است.
تذكر اين نكته ضروري است كه حضور و قلم زدن نخبه گان و اشخاص حقيقي و حقوقي اعم از كادر و اعضاي احزاب و تشكلها و انجمن هاي رسمي وغير رسمي به معناي وابستگي و تعهد روژهه لات به آنان نيست؛ كما اينكه تنوع ديدگاهها وسلايق و عقايد مختلف دليلي بر رسالت وحرفه روزنامه گري است.
البته اين نكات به معناي بي نيازي ما به كمك هاي مادي و معنوي مردم و بويژه نخبه گان و فعالان عرصه هاي سياسي،فرهنگي و مطبوعاتي نيست بلكه براي تداوم راه و حفظ ماهييت ورسالت وايفاي نقش حرفه اي دست نياز بسوي همه ي مردم آگاه و فهيم دراز مي كنيم.
2-حساسيت و شرايط ويژه مناطق كرد نشين ودر نتيجه تفكر سياسي- امنيتي حاكم بر اين مناطق ركود و خلاء ملموس و آشكاري را در حوزه مطبوعات ايجاد كرده است. ما با آگاهي از شرايط موجود وبا اعتقاد راسخ به ضرورت ايفاي نقش در عرصه مطبوعات با قبول ريسك ومخاطرات تلاش خواهيم كرد در چارچوب قانون مطبوعات وحرفه روزنامه گري وبا حفظ ماهييت ورسالت واستقلال خود وبا منطق و اعتدال بار ديگر اين راه صعب العبور و پر دست انداز را طي نماييم. تلاش خواهيم كرد آيينه اي براي نمايان ساختن واقعيتها و حقايق، و علايمي براي نشان دادن چاهها و چاله ها ، و زبان حال مردم باشيم. بنابراين هم از موج سواري و سوءاستفاده از احساسات پاك مردم وايجاد بحران و نا امني خود داري مي كنيم وهمزمان به حفظ ماهييت ورسالت و انجام وظايف حرفه اي وبيان ضعف ها و نارساييها و انعكاس خواسته هاي مردم به حاكمييت پاي بند خواهيم بود.لذا از مردم و مسئولان انتظار داريم نه قانون مداري و اعتدال را به عنوان محافظه كاري و وابستگي، و نه انجام وظايف حرفه اي به روشهاي دمكراتيك در قالب مطبوعات آزاد ومستقل را به معني جرايم مطبوعاتي و كيفري محسوب نمايند. ضمن اينكه خود را از خطاهاي مطبوعاتي مبرا نمي دانيم اما براي اصلاح و حركت در چارچوب قانون مطبوعات اعلام آمادگي مي كنيم.
3-به همه ي عقايد و آراء و نظرات احترام ميگذاريم وتلاش خواهيم كرد ضمن بيان ديدگاهها و راه كارها و روشها و انتقادات سازنده حرمت وحريم عقايد مخالفان و موافقان پاس بداريم.و متقابلا پيشنهادات و انتقادات سازنده و عالمانه را به گوش جان مي خريم . ودر جهت اصلاح و پويايي و بهبود عملكرد روژهه لات از نظرات و ديدگاههاي مردم وبطور خاص نخبه گان و صاحبان قلم و انديشه بهره خواهيم برد.
4 -ناگفته پيداست روژهه لات با محدوديت شديد منابع مالي و امكانات تداركاتي به ميدان آمده است لذا ادامه مسير صرفا با حمايت و پشتيباني مادي و معنوي مردم و نخبه گان امكان پذير است.
5- اگر مطبوعات در ايران با برخوردهاي قضايي روبروست در كردستان بطور مضاعف در بستر سياسي- امنيتي منطقه از موقعييت حساس تري بر خوردار است. به عبارت ديگر مناطق كرد نشين داراي مطالبات مشروع وقانوني هستند كه با وجود تصريح آنها در مفاد و مواد قانون اساسي هنوز تامين نشده اند طبيعي است مردم از مطبوعات كردي توقع دارند بعنوان رسانه و تريبوني اين مطالبات را به حاكمييت منعكس نمايد.متاسفانه بخشي از حاكمييت طرح اين مطالبات را در مطبوعات تشويش اذهان و اقدام عليه امنييت ملي و حتي تجزيه طلبي مي نامند.
ما بعنوان گردانندگان روژهه لات اعتقاد داريم طرح مطالبات بازبان و قلم مردم ودر چار چوب قانون اساسي و قراردادها و بيانيه هاي بين المللي كه ايران عضويت آنهارا پذيرفته است نه تنها تشويش اذهان واقدام عليه امنييت ملي نيست بلكه بيان وتفهيم وتامين واجراي آنها موجب امتييت وتحكيم وحدت خواهد شد ونتيجه ي آن پيوند مردم با حاكميت است . بنابراين از مقامات و دستگاههاي مسئول انتظار داريم بر مبناي قانون اساسي و با پذيرش مطبوعات بعنوان ركن چهارم دمكراسي طرح مطالبات مردم را مشروع وقانوني محسوب نمايند واز مردم درخواست ميكنيم مطالبات خودرا با ديالوگ و به شيوه ي قانوني و مدني مطرح و پيگيري نمايند.
خلاصه مطلب تبرئه روژهه لات و حضور دوباره در عرصه مطبوعات كردي را با همه ي مشكلات و تنگناهاي آن ودر شرايطي كه ركود وخلاء نشريات محلي را به وضوح مي بينيم فرصت ارزشمندي مي دانيم كه مي بايد با حمايت همه جانبه مردم وبا بصيرت مسئولان از آن بهره گرفت.
ودر نهايت اگر بپذيريم ؛
مطبوعات ركن چهارم دمكراسي است ودانستن حق مردم است پس حق گرفتني است نه دادني.

۱۳۸۷ آبان ۲۱, سه‌شنبه

درسهايي از انتخابات آمريكا


عبدالله سهرابي
صاحب امتياز و مديرمسئول
Sohrabi337@gmail.com
اوباماي سياه پوست رييس جمهور آمريكا شد،انتخابات رياست جمهوري آمريكا يكي از مهمترين رخداد هاي عصر حاضر است.اين اخبار را غالب خبرگذاريها،مطبوعات ورسانه ها و صاحب نظران در سراسر جهان بارها وبارها تكرار كرده اند به گفته بعضي از سايت هاي انترنتي اوباما 4 اوت 1961 ميلادي در "هونولولو"مركز ايالت هاوايي از پدري كنيايي و مادر آمريكايي اهل ويرجينيا متولد شد پدراو از مبارزان استقلال طلب كنيا در دهه 50 م بود اوباما دوره ابتدايي را تا 10 سالگي در اندونزي گذراند وسپس به آمريكا باز گشت با استعداد وبهره هوشي بالا دكتراي حقوق را از دانشگاه ها روارد اخذ نمود.وپس از ورود به سنا در 2005م اكنون رئيس جمهور منتخب مردم آمريكاست.
اوباما پس از دو سال رقابت نفس گير در انتخابات درون حزبي دمكراتها رقيب بانفوذ خود خانم كلينتون را پشت سر گذاشت ودر رقابتي سخت در انتخابات سراسري بر رقيب پر قدرت خود آقاي مك كين از حزب جمهوريخواه پيروز شد.
بي تفاوتي و سهل انگاري است اگر از كنار اين رخداد تاريخي بگذريم و ارتباط آنرا با زندگي فردي و اجتماعي انسانهاي اين دنياي به هم پيوسته نا ديده بگيريم وقتي دكتر حسابي با نظارت و راهنمايي انشتين تئوري ذره در علم فيزيك را به جهانيان عرضه مي كند وبر پايه اين تئوري اثبات مي كند يك ذره تا بي نهايت ادامه دارد و ذرات بر همديگر تاثير و تاثر متقابل دارند چگونه ممكن است كه واقعه اي بزرگ مانند انتخابات آمريكا وانتخاب كسي كه تا ديروز از راي دادن وانتخاب كردن محروم بود در امور سياسي،اجتماعي،اقتصادي و... دهكده جهاني بي تاثير باشد.لذا در اين ياد داشت تلاش خواهد شد با نگاهي كلي واجمالي به شمه اي از پيامها و درسهاي اين واقعه اشاره شود.
نا گفته پيداست در طول تاريخ تبعيض نژادي و نقض حقوق بشر در ميان همه ملت ها و حكومت ها كم وبيش وجود داشته ودارد البته استثمار و تحقير وبردگي و بلكه شكنجه و كشتار سياهان بدست سفيد پوستان اروپايي و سپس آمريكايي بويژه پس از رنسانس وانقلاب صنعتي نمود بيشتري دارد.اما روند زمان،بيداري ملتهاي تحت ستم،وجدان عمومي،حس انسان دوستي ملت ها وبلكه دولت ها، جوامع بشري را بسمت دمكراسي،برابري و عدالت سوق داد تغيير وتحولات در ابعاد سياسي،فرهنگي ،اجتماعي و اقتصادي به سرعت رخ داده است واين فرايند ادامه دارد در گذشته نه چندان دور سياهان تحت ستم آفريقاي جنوبي به رهبري نلسون ماندلا به پيروزي رسيدند وبه تدريج در ميان ساير ملت ها حقوق شهروندي خود را يافته اند انسان هايي كه براي دعا و نيايش هم حق ورود به كليساي سفيد پوستان را نداشتند واتوبوسهاي شهري آنان تفكيك شده بود واز حق راي محروم بودند اكنون در مديريت و رهبري جهان نقش فعال دارند.بدون ترديد اين هديه وبذل و بخشش نژاد سفيد نيست بلكه حقوق طبيعي وانساني آنهاست گرچه سفيد پوستان اكنون با احترام به اين حقوق وبا انتخاب اوباما به آن رسميت بخشيدند. بدون شك وبدور از هرگونه تعصب و بدبيني اين حركت تاريخي،سياسي،انساني ملت آمريكا را بايد به فال نيك گرفت وابتدا به آنان و همه ي آزاد انديشان وآزادي خواهان وعدالت طلبان عالم وسپس به اوباما و خانواده ي سياه پوست او تبريك گفت. آنچه در اين رهگذرارزش و اهميت بيشتري دارد و سوژه اي براي پرداختن به اين موضوع است روند دمكراتيك و انتخاباتي آزاد ورقابتي بين كانديداهاي سياه و سفيد و زن ومرد ودر نهايت انتخابي آزادانه وآگاهانه است. اگر در گذشته سياهان براي رسيدن به حقوق خود ناچار به جنگ و خون ريزي بودند اكنون در فرايندي دمكراتيك وبا راي سفيد وسياه نه تنها به حقوق خود ميرسند بلكه به عبارتي رهبري جهان را در دست ميگيرند. البته در اين مقوله سياست هاي آمريكا و آينده ي آن واهداف و برنامه هاو مواضع آقاي اوباما مورد بحث نيست بلكه انتخابات وروند دمكراتيك و نتايج و پيامهاي كار بردي آن مد نظر است.
نقش فعال و پر رنگ زنان بعنوان كانديداي رياست جمهوري وكانديداي معاونت رئيس جمهور وبطور كلي در پروسه ي انتخابات پيام ديگري از اين رخداد در دفاع از حقوق زنان است براي نخستين بار خانم كلينتون بعنوان كانديداي حزب دمكرات و برخوردار ازحمايت افكار عمومي در داخل وخارج آمريكا با رقابت پر شورو پر هيجاني با آقاي اوباما در طول دو سال گذشته ، وورود خانم سارا پيلين بعنوان اولين كانديداي معاونت رئيس جمهوراثبات نمود زمان مرد سالاري رو به پايان است وچراغ سبز و نويد بخش آينده نويني براي نيمي از جمعييت منزوي و تحت ستم جهان بود جمعيتي كه هيچوقت ودر هبچ كجاي اين كره خاكي از حقوق برابر برخوردار نبوده اند. جمعيتي كه غالبا در جوامع غربي در نقش يك كالاي لوكس در بيزنس وبورس و... مورد بهره برداري قرار ميگيرند ودر جوامع شرقي اكثرا با احساسات و تعصبات قرون وسطايي يا محروم از تحصيلات در كنج خانه ويا بعنوان نيروي كار در بازارومزرعه مورد استثمارهستند ويا در نتيجه ازدواجهاي اجباري و ناموفق ناچار به ترك خانواده وبعضا اقدام به خودكشي و ...مي كنند.با اين حال صرف نظر از انتخابات آمريكا همواره در طول تاريخ شير زناني بوده و هستند كه با عبور از موانع نظام مرد سالاري پله هاي رشد وترقي در ابعاد مادي و معنوي را طي كردند ومنشا خدمات ارزشمندي در عرصه هاي سياسي ،فرهنگي،اقتصادي وعلمي و... شده اند تحقيقا زنان تحصيل كرده در عصر حاضر حد اقل در بخشي از فعاليت هاي علمي و هنري و آموزشي وبطور كلي در امور نرم افزاري نسبت به مردان از معدل بالاتري برخوردارند.كما اينكه نوابغي مانند بوتوها،تاچرها و ... در سياست و مديريت نيز اثبات كرده اند كه چنانچه موانع ديكتاتوري مردسالاري مرتفع شود بخصوص در جوامع دمراتيك كمتر از مردان نيستند.
در اين فرايند ودر دنياي بدون مرز IT وانترنت وبهم پيوسته ودر هم نتيده كنوني بحث بي ربطي نيست اگر تاثير روند و نتايج انتخابات آمريكا را بر افكار عمومي ملت ايران واصولابا نگاهي مقايسه اي مورد بررسي و تجزيه وتحليل قرار دهيم اما چون دامنه بحث بسيار گسترده است در اين يادداشت صرفا به اشاره اي كلي اكتفا خواهد شد.پر واضح است ملت ايران باتمدن چند هزار ساله و پيشينه 2500سال ديوان سالاري وحكومت داري كه بر اساس اسناد تاريخي اولين منشور جهاني حقوق بشر توسط كورش كبيرنوشته شده است و از حدود 1400 سال پيش از آيين رهايي بخش اسلام با پيام وحي الهي و اجراي حق و عدالت و برابري و... پيروي مي كند بجاست وبلكه ضروريست موقعيت و شرايط موجود را با ديگر جوامع وبخصوص با قدرت ها و نظام هاييكه آنهارا مستكبروديكتاتور مي دانيم وهر روز با اهداء مرگ مورد سرزنش و نفرين قرار ميدهيم از لحاظ دمكراسي،حقوق بشر، عدالت وبرابري و...مورد مقايسه قرار دهيم.بنابراين بايد بررسي كرد جريان انتخابات ما از شروع تا پايان در مقايسه با انتخابات آمريكا از چه كميت و كيفيتي برخوردار است؟ و حساسيت و قضاوت مردم دراين خصوص كه در اين ايام بي سابقه است ناشي از چيست؟ حقوق بشر و عدالت و برابري آنگونه كه در فرامين و احكام اسلامي آمده است در خصوص همه مردم و با هر نژاد و دين ومذهبي به چه ميزان رعايت ميشود؟در زمانيكه يك سياه پوست آفريقايي به رياست جمهوري آمريكا ميرسد آيا اقليتهاي نژادي و مذهبي شامل ايرانيان اصيلي مانند كرد،بلوچ،عرب،تركمن وساير اديان حق انتخاب شدن بعنوان رئيس جمهور را دارند؟ صرف نظر از رياست جمهوري در كابينه و پستهاي كليدي و حساس بخصوص در دستگاهايي مانند وزارت امور خارجه،دفاع و... تا چه اندازه اقليتهاي نژادي و مذهبي حضور دارند؟اصلا در استخدام و انتصاب در سطوح مختلف اداري فرصت هاي برابري براي همه در شرايط يكسان فراهم است؟
متاسفانه واقعيت هاي مستند بيانگر شرايط ووضعيت مطلوبي نيست.قوانين موجود اقلييتهاي ديني و مذهبي را از انتخاب شدن بعنوان رئيس جمهور محروم كرده است.اقدامات فراقانوني ونظارت استصوابي عملا حق انتخاب شدن وانتخاب كردن در انتخاباتي آزاد را از مردم سلب نموده است. فصل حقوق ملت وبرخي از اصول قانون اساسي مانند اصول 15،12و19و...بطور كامل اجرا نميشود. ورود اقليتهاي نژادي ومذهبي به كابينه و پستهاي كليدي تقريبا ممنوع است وسابقه وزارت و سفارت در كارنامه اين اقليتها بعنوان بخشي از ايرانيان اصيل ثبت نشده است. هنوز در گزينش ها و استخدام ها از نژاد و دين و مذهب پرسش ميشود. حقوق زنان در خانواده،اجتماع و نظام سياسي-اداري برابر با مردان رعايت نميشود. بنابراين و بدون ترديد براي تحكيم وحدت وتضمين امنييت و رعايت حقوق بشر، اصول ديني،انساني،اخلاقي و...در نظامي كه مدعي اسلام ناب محمدي و متكي به آراء مردم است تجديد نظر و اصلاح وضع موجود در ابعاد مختلف وبا توجه به آنچه كه آمد ضروري به نظر ميرسد.

۱۳۸۷ آبان ۱۹, یکشنبه

انتخابات هيئت نظارت مطبوعات در غياب مطبوعات كردي!


عبدالله سهرابي
در پي فراخوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي انتخاب نماينده مديران مسئول عضو هيئت نظارت بر مطبوعات راس ساعت مقرر (ساعت 14 روز پنجشنبه 2/8/87) در سالن هنر مندان خيابان حافظ تهران حضور يافتم . باجمعيت انبوهي از مديران مسئول نشريات محلي وسراسري مواجه شدم براي رايزني و زمينه سازي انتخاب مدير مسئول مورد نظر به جستجوي مديران مسئول نشريات كردي ومناطق كرد نشين پرداختم .خوشبين واميدوار بودم كه از ميان اين جمعييت انبوه جمعي را از مناطق كرد نشين مي يابم پس از دقايقي كنكاش و پرس و جو حتي يك نفر را نيافتم . البته تعداد انگشت شماري مدير مسئول دولتي و غير دولتي داريم اما علت غيبت آنان مشخص نبود گرچه بود و نبودشان تاثيري در نتيجه انتخابات نداشت
بهر حال براي دريافت برگ راي خودم سراغ ميز طويلي رفتم كه به دليل كثرت تعداد مديران مسئول، اسامي را به ترتيب حروف الفبا به چندين قسمت تقسيم كرده بودند. بلاخره قسمت حروف سين و شين را پيدا كردم ابتدا كارت مدير مسئول را مطالبه نمودند ارائه دادم پس از مراجعه به ليست اثري از نام ومشخصات من نبود . وقتي موضوع را از طريق مديران ذيربط پيگيري كردم اعلام نمودند بدليل عدم انتشار روژهه -لات در سال جاري حق راي ندارم از آقاي ا سمعيلي و سپس براي اطمينان بيشتر از آقاي سروش از مسئولان اجرايي پرسيدم براي انتخابات امروز چند نفر حق راي دارند يعني مديران مسئولي هستند كه نشريات آنان در حال انتشار است ؟ گفتند: 1900 نفر. البته سايت امروز 2080 نفر را اعلام كرده است .با صرف نظر از سهم نشريات مستقل،دولتي ،احزاب و جريانات سياسي،تجاري و... وميزان استفاده آنان از اعتبارات كمكهاي دولتي؛به مديران اجرايي حاضر گفتم : هرجه جستجو كردم يك نفرمدير مسئول از استان كردستان و حتي ساير مناطق كرد نشين را نيافتم ، آخرين اميدم راي خودم بود كه حق راي دادن ندارم اين چه توزيعي است در سطح كشور؟ استان كردستان و مناطق كرد نشين چه نسبتي از نشريات كل كشور را دارند ؟ وچه سهمي از سوب سيدهاي دولتي را به خود اختصاص مي دهند؟
اميدوارم آقاي صفارهرندي وزيرمحترم فرهنگ و ارشاد اسلامي كه خود از پيشكسوتان روزنامه معروف وبا سابقه كيهان هستند پاسخ دهند.

۱۳۸۷ آبان ۱۱, شنبه

روژ، هه لات


بسيار خوشحال و خرسندم علي رغم همه ي تنگناها و موانع و نارساييها بار ديگر خبر انتشار مجدد هفته نامه روژهه لات را به مردم آگاه و فهيم و بويژه به انديشه ورزان و روشنفكران و جامعه فرهنگي- ادبي اعلام نمايم.

وقتي كه در دي ماه 1382 اولين شماره روژهه لات منتشر شد دوام و بقاي آن قابل پيش بيني نبود . به روال هميشه تاريخ در كنار حمايت و قدر شناسي مردم خوب و اگاهمان عده اي اندك تنگ نظر روژهه لات را وابسته به قدرت و ابزار و خوراك تبليغاتي انتخابات مجلس هفتم كه دو ماه بعد برگذار ميشد محسوب مي نمودنداما با رد صلاحييت من بعد از شماره هاي اول و دوم و تداوم انتشار آن تا 66 شماره در سخت ترين شرايط زمان ومكان و پس از آنكه بطور مكرر به پاي ميز محاكمه رفت همه ي تنگ نظري ها و بد بيني ها به خوش بيني مبدل شد .

خوشبختانه اكنون بعد از 2سال و اندي حكم تبرئه روژهه لات از ديوان عالي كشور دريافت وبا همت و همكاري شخصيت هاي نام آشنا وفعال و مجرب در عرصه مطبوعات آقايان دكتر توفيقي،دكتر خديو و دكتر جلالي زاده از امروز بر پيشخوان كيوسك روزنامه فروشي هاي مناطق كرد نشين قرار مي گيرد بر مبناي پيشينه و كارنامه قبولي خود ودر چارچوب منشور و راهبرد ها و رويكردهاي مورد توافق شوراي سياست گذاري بعنوان نشريه اي حرفه اي و مستقل از جريانات سياسي خارجي و داخلي وبخصوص در شرايطي كه مديران و دست اندركاران آن نه در قدرت سهمي دارندو نه در آستانه انتخاب شدن هستند ودرزمانيكه كمتر كسي امكان ويا اصولا آمادگي ريسك در ميدان پر مخاطره مطبوعات كردي رادارد بعيد بنظر مي رسد مانند روز هاي اول به وابستگي به جريانات سياسي و... متهم شويم.

بنابراين در چنين شرايطي بدون دغدغه و با اعتماد و اطمينان بيشتر با مردم سخن ميگوييم گرچه دغدغه ي شرايط سياسي-امنيتي حاكم بر جامعه مطبوعاتي ما را يك آن رها نمي سازد لذا بجاست كه از همه ي مردم وبطور خاص نخبه گان و روشنفكران و جامعه فرهنگي -ادبي انتظار حمايت و ياري مادي و معنوي داشته باشيم از رهنمودهاو پيشنهادات و انتقادات سازنده شما استقبال مي كنيم آماده در يافت پيامهاي شما از طريق ايميل هاي زير هستيم: