۱۳۹۳ فروردین ۲۲, جمعه

دیار فراموش شده؟؟؟!!!
ملت ایران از آغازنظام جمهوری اسلامی تا کنون به ترتیب 4 دوره؛  جنگ ،سازندگی ،اصلاحات و بنیادگرایی را سپری کرده است. آثار و تبعات این دوره ها در استانهای غربی کشور به دلیل ارتباط همه جانبه با جنگ 8ساله وعواقب بعدی آن به مراتب بیش از سایر مناطق مجسم و قابل مشاهده است.درگیریهای داخلی و مسائل سیاسی از همان ابتدا مدیریت نظامی –امنیتی را براین مناطق حاکم نمود که این سبک وسیاق هنوز ادامه داردنظام فرهنگی و اموزشی نیز به دلیل تفاوتها در زبان و آداب و رسوم از یک سو و اعمال مدیریت مرکز گرا از دیگر سو موجب شده است تا در همه دوره های فوق مردم در  انتظار اجرای اصول قانون اساسی بویژه اصل 15 آن در زمینه آموزش زبان مادری باشند. خواسته ای که نه تنها در دولت های اصولگرا بلکه در دوران طلایی اصلاحات نیز از شعار به عمل در نیامد.دربخش امور زیربنایی و عمرانی و اقتصادی به دلیل ماهیت فیزیکی عملکردها و وجود شاخص ها وپارامترهای قابل اندازه گیری بیش از دیگر بخش ها ملموس و مجسم است.آن زمان که استان های برخوردار مرکزی و دور ازمیادین جنگی با دلار دولتی 7 تومانی سرمایه گزاری می کردند و تکنولوزی و ماشین آلات خطوط تولید را وارد می نمودند استان های مرزی و کردنشین در گیر در جنگ، اندک سرمایه ها و زیربناهای خود را زیر حملات و بمبارانهای بی رحمانه ی رژیم بعث عراق از دست دادند.تحقیقا در این مسیرمناطقی مانند شهرستان مریوان به دلیل مرزی و عملیاتی بودن بیش از سایر مناطق متحمل ضرر و زیان جانی و مالی شده است.
بنابراین بی مناسبت نیست به بهانه آغاز سال جدید اختصاصا دیار فراموش شده ای را در بخش مرکزی مریوان ودر شهرستانی که به یمن جاذبه های توریستی و تجاری به بهشت گم شده ایران معروف شده است ودر مقایسه با دیگر مناطق از محرومیت بیشتری رنج  می برد بطور مستند و مستدل معرفی نماییم تا شاید بیان معضلات و نیازهای اولیه آنان وجدان های خفته مدیران اجرایی را از خواب غفلت و مستی قدرت و پست ومقام بیدار نماید.
سخن از دهستان کوما سی در بخش مرکزی مریوان است.تا برای مدیران بومی و محلی فاقد مدیریت و برنامه ریزی تذکرویادآوری وبرای میران مهاجر و غیر بومی نا آشنا به منطقه بخصوص در سطح استان کاراموزی و نوآموزی باشد.
دهستان کوماسی مشتمل بر 20 روستا با مرکزیت روستای پیرخضران است. با صرف نظر از نیازها و خواسته های معوق و اجرانشده آنان در این مقوله صرفا محور اصلی و ارتباطی  مشترک این روستاها مورد بحث است.جاده ای خاکی و در نوع خود بدترین که اکنون در غیاب مسئولین و دستگاهای اجرایی توسط صدیق حقی پیرمرد 67 ساله مقیم روستای هنگه ژاله (یکی از روستاهای دهستان کوماسی ) البته بدون ماشین آلات سبک و سنگین بلکه فقط با امکانات شخصی خود که یک بیل و یک فرغون است و آنگونه عکسهای تهیه شده توسط عکاس هنرمند و خوش ذوق ودلسوزهمین منطقه، بهمن شهبازی به وضوح نشان می دهند در دست مرمت و باز سازی است.نگارنده این مطلب که خود متعلق به این دهستان و متولد و پرورش یافته روستای پیرخضران هستم و البته  با رای پاک و حمایت جوانمردانه همین مردم با شعار رفع تبعیض و اجرای عدالت راهی مجلس ششم شدم وقتی در پنجم و ششم فروردین سال جاری در مسیر رفت و برگشت پیرخضران با چشمان خود صدیق حقی این پیرمرد 67 ساله را در حال پر کردن چاله های  جاده خاکی  مشترک  منطقه  را دیدم ناخود آگاه اشک از چشمان و عرق شرم از پیشانیم جاری شد توان وروی خدا قوت و احوالپرسی با پیرمرد خسته را نداشتم.بدون تردید خودرا ومسئولین اجرایی ذیربط در سطوح استان وشهرستان و نمایندگان دوره های بعدی را شرمنده و مقصر میدانم واز این طریق از مردم پاک بی ریا و جوانمرد دهستان کوماسی خا لصانه و صادقانه  عذرخواهی می کنم .گرچه  در طول مجلس ششم به شهادت  ساکنین منطقه زیر ساخت ها و ابنییه مسیر بعضا برای آسفالت ریزی آماده شد اما اعتبارات قطره چکانی و پیمانکاران و مسدولان ضعیف و سهل انگاری و تمرکز من در پروژه های کلان ازجمله مسیر تیژتیژ- گاران موجب شد کار به اتمام نرسدوسپس بارد صلاحیت و خروج از فرایند انتخابات حسرت این کار ناتمام وعدم تحقق این حق ابتدایی مردم منطقه بر روح جانم همچنان سنگینی نماید اما از آن تاریخ تاکنون 10 سال تمام میگذرد و نه تنها آسفالت نشد بلکه به تدریج ابنیه و زیرساخت های  قبلی آن  نیز در حال تخریب است.
راستی چرا؟اگر گناه را به گردن انرژی هسته ای و تحریم های اقتصادی در یکی دو سال اخیر بیندازیم اما کیست که نداند درآمدهای باد آورده نفت 140 دلاری بویزه طی سالهای1385تا 1390 صرف واردات بی حساب و کتاب ومصارف جاری و کمکها و ... می شد. گرچه تحت هر شرایطی ودر هر مقطعی ازمان هزینه برخی از سفرهای استانی ودرصدی از وام های کلان اعطایی به بعضی از رانت خوارها برای چنین پروژه ها یی کافی است.
کاملا طبیعی است زمانیکه معیار و ملاک انتصاب مدیران رویکرد سیاسی-امنیتی است و تخصص و شایستگی و توان مدیریتی در این پروسه کاربردی ندارد؛.تامین و تخصیص و توزیع  و صرف اعتبارات؛ بر اساس نیازها و ضرورت ها وبصورت عادلانه و مدبرانه نبوده و نخواهد بود.
با این حال هنوزمردم منطقه با بردباری این مشقات را تحمل می کنند و هنوز از وعده های انتخاباتی دولت تدبیر و امید قطع امید نکرده اند.وپس از مشارکت آگاهانه  در انتخابات اخیر ریاست جمهوری و حمایت از آقای دکتر روحانی گرچه با گذشت بیش از 9ماه سیستم سیاسی و اداری استان وبخصوص شهرستان مریوان کما فی سابق و بدون تغییرات و بلکه کندتر و ضعیف تر از پپش عمل می نماید اما همچنان امیدوارند شاهد تغییرات و تحولات مثبت در همه زمینه های اقتصادی ،سیاسی،اجتماعی ،فرهنگی و اداری و...باشند.امیدوارم دست های پینه بسته و بیل و فرغون  پیرمرد 67 ساله روستای هنگه ژاله "صدیق حقی "مسئولان اجرایی را در سطوح عالی واجرایی واستان و شهرستان با این دیار فراموش شده آشنا نماید و موجب شود تا این راه قرون وسطایی در عصر پیشرفت و تکنولوژی به سرانجام برسد و انتظار دارد مطبوعات داخلی مانند آیینه ای  شفاف موضوع را بازتاب و منعکس نمایند به همین دلیل تلاش شده است تا معیارها و محدودیت های رسانه های داخلی در این نوشته رعایت گردد.
عبدالله سهرابی
نماینده مردم شریف مریوان وسروآباد دردوره ششم  مجلس شورای اسلامی
 



 صدیق حقی.jpg
jp