۱۳۹۲ آذر ۲۹, جمعه


عذر بدتراز گناه آقای وزیر؛

پس از 34  سال و10 ماه ازوقوع انقلاب 57 ملت ایران، آقای رحمانی فضلی وزیر محترم کشور برای دلجویی از مردم کردستان ودر توجیهه علت عدم اجرای وعده های دولت در جلسه معارفه استاندار کردستان سوگند یادکرد فرد شایسته ای را در میان نیروهای بومی برای انتصاب در سمت  استانداری کردستان سراغ نداشته است.!!!گرچه این اظهار نظر غیر مسئولانه  نه تنها باعکس العمل بسیاری از نخبه گان وفعالان سیاسی -فرهنگی  استان های کرد نشین مواجه شد بلکه به سرعت افکار عمومی  را تحت تاثیر قرارداد وموجب رنجش و آزردگی مردم کوردستان بطور عام و بطورخاص 72درصد ی شد که در قبال مطالبات ودر پاسخ به مفاد بیانییه 10 ماده ای" حقوق اقوام و مذاهب "به آقای دکتر روحانی  رای داده بودند.

بنابراین لازم میدانم بعنوان عضوی از فعالان ستاد مرکزی ویکی از برگزار کنندگان متینگ های خیابانی وبعنوان کسی که پیش نویس بیانییه 10 ماده ای را تهییه و به ایشان تقدیم نموده ودر مذاکرات وتوافقات حضورداشتم وبخصوص در سفر انتخاباتی سنندج همراه و شاهد و ناظر بر اعلام مواضع آقای دکتر روحانی بودم ،نکات زیر را به استحضار ملت آگاه ایران ودولت راست گویان !وهمه عدالت جویان وحق طلبان و آزادیخواهان  برسانم:

1-دقیقا در پایان کار مجلس ششم ودر اوایل خردادماه 83بود آقای یونسی وزیر وقت اطلاعات در جمع نمایندگان مجلس گفت: واقعیت این است ما تخصص و تجربه ای درمدیریت و اداره امور نداشتیم اما خدا را شکر الان وپس از 25 سال از عمر انقلاب یاد گرفته ایم !!!بنا براین چنانچه از همان ابتدای انقلاب عادلانه مردم کورد ودیگر اقوام ایرانی نیز امکان واجازه مشارکت برابردر سطوح عالی ومیانی مدیریت ها را داشتند پس از 35 سال از انقلاب نیازی نبود وزیر محترم کشور سوگند یاد کند نیروی شایسته ای نیافته است.اگرفرض کنیم این ادعای آقای وزیر کشور درست باشد که فرض محال است ودر هزاره سوم وپس از 35 سال از عمر انقلاب اسلامی در استان های کورد نشین نیروی واجد شرایطی برای مقام استانداری وجود نداشته باشد، چه کسی مسئول است ؟ مقصر کیست؟ مردمی مقصرند که در طول جنگ 8ساله ودر همه صحنه های سیاسی و اقتصادی از جان و مال خود مایه گذاشته اند یا دولتمردانی که همواره وعده داده اند وپیمان شکنی کرده اند وشعارداده اند وعمل نکرده اند؟اما به تعبیری دیگرسخن درستی است ما فاقد سابقه درپست های کلیدی ودر سطوح عالی هستیم وبدیهی است در این فرایند که با وجود مواضع رسمی آقای دکتر روحانی و تعهدات دولت راستگویان در قالب بیانییه "حقوق اقوام ومذاهب"ورای آگاهانه و هدفمند مردم نه تنها شرایط عضویت درکابینه بلکه شرایط لازم برای استانداری را احراز نکردیم،دراین مسیر بن بست ودرآینده نیز سابقه ای کسب نخواهد شد.ودر نتیجه تجربه و تخصصی نه درپست های عالی ونه در زمینه اختلاس های سه هزار میلیاردی و بیمه ها و تامین اجتماعی ها وزمین خواری ها وسایر رانت ها بدست نخواهد آمد.

2-اما اساس مشکل تخصص و تجربه نیست بلکه واقعیت های موجود نشان می دهد در نظام اداری ایران فرایند انتصابات در سطوح سه گانه عالی و میانی واجرایی بطور عمده تابع روایط وگرایشات جناحی وباندهای قدرت و ورانت های سیاسی و عقیدتی و اقتصادی و ... است نه اصل شایسته سالاری. تئوریها و اصول علم مدیریت صرفا در کلاسهای درس کاربرد دارد.اگر ضوابط واصول علمی واصل شایسته سالاری ملاک عمل بود این همه آزمون و خطا و ضرر و زیان مادی و معنوی واختلاس ها ورانت خواریها در نظام سیاسی واقتصادی وآموزشی و... به مردم تحمیل نمی شد نگاهی به سیاست های داخلی و خارجی،سیاست ها و برنامه های میان مدت وکوتاه مدت اقتصادی اعم از سیاست های پولی ومالی وبرنامه های پنج ساله وبودجه های سالیانه ،نظام فرهنگی و آموزشی از دبستان تا دانشگاه گویای این حقایق و واقعیت هاست.گرچه توضیح واضحات است اما در تایید این واقعیت ها،موضوع پایان نامه کارشناسی ارشدم فرایند انتصاب مدیران در نظام اداری ایران وروش جمع آوری اطلات مصاحبه وجامعه آماری مدیران عالی ومیانی ونمایندگان مجلس بود.براساس نتایج این پژوهش 85در صد مصاحبه شوندگان که خود مدیر یا سوابق مدیریتی داشتند معتقد بودند که انتصاب مدیران تابع روابط وگرایشات جناحی وتحت تاثیر باند های قدرت ورانت های سیاسی و اقتصادی است.

3-حال اگر سه گناه کبیره کورد وسنی واصلاح طلبی را به شرایط انتصاب مدیران وبه رانتها و باندها که در بند 2 اشاره شد اضافه کنیم آن وقت به آقای وزیر باید حق داد که نتوانسته اند در مناطق کورد نشین و اهل سنت شخص واجد شرایظی را بعنوان استاندار منصوب کنند.ما که فاقد باند های قدرت و رانت های سیاسی واقتصادی در سطح ملی هستیم این گناهان کبیره را هم داریم بنابراین وزیر محترم کشور چه تقصیری دارند؟جز اینکه صادقانه اصل واقعیت را بیان نکردند؟بی مناسبت نیست بعنوان مصداق به گوشه ای ازسوابق 30ساله خدمتم اشاره ای داشته باشم در دهه 70 با تحصیلات دانشگاهی معتبر واستعداد وانگیزه و نوآوری واجد شرایط پست مدیریت سواد آموزی کردستان بودم واز سوی نمایندگان استان رسما به آقای قرائتی پیشنهاد شدم بماند که موافقت نشد بلکه از شمال وآذربایجان مدیران مهاجری به قصد خدمت به منطقه اعزام شدند که به توصییه آنها بارها ستاد خبری اداره اطلاعات مورد بازخواست وبازجویی قرارم دادند وسرانجام به این اکتفا نکردند در میان برف وکولاک زمستان 76 در وسط سال تحصیلی ودر شرایطی که دو فرزندم دانش آموز ابتدایی بودند با تنزل مسئولیت به مریوان تبعیدم کردند البته پیش بینی نکرده بودند 2سال بعد مردم قدرشناس مریوان و سروآباد بعنوان نماینده خود انتخاب می کنند.اکنون نیزبا سابقه نمایندگی مردم وعضو هیئت رئیسه کمیسیون انرژی وکارشناسی ارشد و بیش از 1700 ساعت مفید سمینارها ودوره های آموزشی عمومی و تخصصی با مدارک ملی وبین المللی ثبت شده در سیستم جامع شرکت ملی نفت وبازدید از شرکت های عمده نفت وگاز جهان مانند توتال وانی و شل و پتروناس وآرامکو و گازپروم و واکثر مناطق نفت وگاز ایران، از سال 1383 درپست کارشناسی نفت وگاز انجام وظیفه می کنم در حالیکه بیشتر نمایندگان ادوار البته آنهایی که این گناهان کبیره راندارند اکنون وزیر وسفیر ومدیرو...اند.صادقانه عرض کنم هدفم از بیان این سوابق خودنمایی و تبلیغات نیست بلکه می خواهم به وزیر محترم کشور عرض نمایم اگرقدری تامل کنید در کردستان نخبه گانی را خواهید یافت که امثال من و بسیاری ازمدیران ارشد قبلی وفعلی باید افتخار شاگردی در کلاس آنان را داشته باشند.با این حال بعنوان نماینده کردستان برای مناظره تخصصی در حوزه مدیریت و علوم اداری با هر کدام از مدیران عالی ومیانی در برنامه های زنده سیما ودر متینگ های عمومی اعلام آمادگی میکنم.تا ثابت شود که مشکل  انتصابات فقدان نیروی واجد شرایط نیست.پس ناچارم عرض کنم، عذر بدتر از گناه آقای وزیر.