6 / 12 / 2010
گفتگو با عبداڵلە سهرابی، نمایندەی پیشین مجلس شورای اسلامی
سیامک حیدری
بیوگرافی عبداڵلە سهرابی :
- متولد 1342 روستاي پيرخضران، دهستان كوماسي از توابع مريوان، استان کردستان
- فوق ليسانس مديريت با بيش از 50 دوره آموزش هاي عمومي و تخصصي در حوزه هاي زبان انگليسي، ICDL،IMS، مديريت و...مسافرت به 22 كشور در اروپا، آمريكاي جنوبي، آسيا و بازديد از شركتهاي نفت وگاز توتال، اني ، گازپروم ،استات اويل، آرامكو و تات نفت و پتروناس
- 27 سال سابقه ي آموزشي و فرهنگي
- نماينده مردم مريوان و سروآباد در مجلس ششم
-عضو موسس اولين فراكسيون نمايندگان كرد مجلس ششم
- صاحب امتياز و مدير مسئول هفته نامه توقيف شده روژهەلات در دو دوره ي انتشار آن.
-عضو هيئت موسس جبهه متحد كرد
-عضو هيئت مديره جامعه كردهاي مقيم تهران در دور قبل
-فعال در عرصه هاي مطبوعات و رسانه ها
واكنون مقيم تهران و كارشناس سيستم ها و بهره وري شركت ملي نفت
١. تعدادی از فعالان و روشنفکران فارس زبان وجود " فضای امنیتی" در کردستان را قبول ندارند و آنرا با تئوری نزدیکی کردستان بە کشورهای همسایە توجیە می کنند. شما کە خود در کردستان زندگی می کنید و قبلا نمایندەی مجلس هم بودید؛ آیا " فضای امنیتی" در کردستان وجود دارد؟
ج- همانگونه شما گفتيد فقط تعدادي البته تعداد محدودي از فعالان و روشنفكران، فضاي فضاي امنيتي در كردستان را قبول ندارند. آنان نيز به دو گروه تقسيم ميشوند:
گروهي كه شايد تا كنون از نزديك واقعيت هاي كردستان را نديده اند يا از بيشتر موارد آن اطلاعي ندارند. بنابراين اگر از واقعيت ها ي منطقه آگاه شوند نظرشان تغيير خواهد كرد. و گروهي ديگر يا در تعريف فضاي امنيتي مشكل دارند و يا احتياط و محافظه كاري و مقداري هم بدبيني و تنگ نظري با عث چنين مواضعي شده است.
٢. آقای صادق زیبا کلام طی مصاحبەای با خانم سوسن محمد خانی غیاثوند گفتە بودند کە دلیل " نگاە امنیتی" بە کردستان ناشی از "نیروی گریز از مرکز"ی است کە در کردستان همیشە وجود داشتە است. نیروی گریز از مرکز چقدر در کردستان وجود دارد؟
ج- نمي توان منكر نيروي گريز از مركز در كردستان بود؛ اما اين وضعيت معلول علت هايي است كه ريشه در رفتار و عملكرد حاكميت دارد. در شرايطي كه در بخش سياسي، كردها سهمي در قدرت ندارند وعملا شهروند درجه دوم محسوب ميشوند، در بعد فرهنگي با انواع محدوديت ها و محروميت ها وحتي از حقوقي كه به صراحت در قانون اساسي فعلي مانند اصل 15 مبني بر حق خواندن ونوشتن به زبان مادري محرومند و در بعد مذهبي تحت كنترل و دخالت و مديريت و در شرايطي كه در شهرهايي با صد درصد اهل سنت مساجد و حسينه هاي اهل تشيع وجود دارد، از داشتن تنها يك مسجد در تهران بي بهره اند و با وجود دهها دليل و علت ديگر نيروي گريز از مركز به تدريج در كردستان شكل گرفته است و چنانچه به شيوه هاي دمكراتيك و بر مبناي اصول انساني و بدون تبعيض با اين ملت رفتار نشود اين روند شتاب بيشتري خواهد گرفت. بنا براين ضمن تاييد نظر آقاي زيبا كلام دو سئوال اساسي مطرح است:
الف: علل و دلايل نيروي گريز از مركز در كردستان چيست؟
ب: آيا به نظر آقاي زيبا كلام در چنين شرايطي نگاه امنيتي راه كار و دليل درستي است؟
به اختصار پاسخ اين سئوالات داده شد؛ اما هر كدام صرفصل كتاب قطوري است كه خارج از اين فرصت است.
٣. می خواهم کمی بە عقب برگردیم. بە نظر شما در اوایل انقلاب، جنگ در کردستان اجتناب ناپذیر شدە بود؟ آیا در آنزمان برای مسالەی کردستان راهی وجود داشت کە بە حل مسالمت آمیز و بدون خونریزی در این خطە بیانجامد؟
ج- هيچ مشكلي بدون راه حل نيست، بلكه ممكن است راه حل هاي مختلفي داشته باشد كه در چنين شرايطي راه حل هاي متفاوت را بررسي و تجزيه وتحليل و بهترين آنهارا انتخاب ميكنند. ناگفته پيداست فرايند حل مشكل كردستان در اوايل انقلاب طي نشد وعزم واراده اي كه در بخشي از حاكميت و در درون دولت موقت وجود داشت عقيم ماند وبه سرانجام نرسيد. به خاطر دارم در سال 1358 من دانش آموز دبيرستان بودم در سفر شهيد دكتر قاسملو به سنندج به صراحت از ديالوگ و مذاكرات دوجانبه واولويت فعاليت هاي سياسي سخن گفت اما با حكم جهاد و تكفير بخش عمده اي ازحاكميت مواجه شد، از سوي ديگر در حين همان سخنراني در سالن تختي سنندج با شعارهاي "مرگ بر سازشكار" جمعي آرمان گرا وتندرو و ايدئولوژيست روبرو شد. بنابراين اگر سياست های منطقي و واقع بينانه شهيد قاسملو از حمايت همه ی احزاب و گروهاي اپوزيسيون كرد برخورداربود ودر طرف مقابل نيز عزم واراده اي كه در بخشي از دولت موقت در قالب هيئت حسن نيت وجود داشت مورد تاييد و حمايت رهبران نظام قرار ميگرفت و از همه مهمتر حقوق و مطالبات تاريخي سياسي و فرهنگي و...ملت كرد درچارچوب مرزهاي ايران توسط حاكميت به رسميت شناخته مي شد و اقدامات اندكي در تامين اين مطالبات انجام مي گرفت؛ اكنون متحمل اين همه خسارات جاني ومالي جبران ناپذير نبوديم.
٤. در تمام مباحث و گفتگوهایی کە میان کردها و الیت فارس زبان، از تمام طیف ها و سلایق، انجام می گیرد، ما باید بخش اصلی انرژی خود را صرف دفاع از اتهام " تجزیە طلبی" کنیم. اکنون بیش از ٨ دهە است کە دفاعیات ملت کرد مبنی بر " تجزیە طلب" نبودن موثر واقع نشدە است. کردها همیشە در لاک دفاعی فرورفتە و تنها بە اتهامات پاسخ دادەاند. در این رابطە ٢ سوال پیش می آید: آیا وقت آن نیست کە توپ را بە زمین حریف انداخت؟ آیا اتهام بدون وقفەی تجزیە طلبی بە مردم کرد از جانب نخبگان فارس زبان، یک ترس واقعی است یا اهرمی برای قرار دادن همیشگی حریف در لاک دفاعی؟
ج- خوشبختانه در دنياي بدون مرز اطلاعات و ارتباطات به سرعت اين اتهامات رنگ مي بازند. ارتباط ملت ها وبخصوص نقش رسانه ها واقعيت هارا نمايان ساخته است. افكار عمومي و وجدانهاي آگاه در ميان ملت ايران پذيرفته اند كه ملت كرد خواهان حقوق برابر و آزادي و عدالت در چارچوب ايراني آزاد و دمكراتيك است. اتهام تجزيه طلبي از سوي هر كسي كه باشد يا ناآگاهانه و ناشي از عدم درك و شناخت دقيق خواسته ها ومطالبات مردم كرد است يا آگاهانه و زيركانه وهمانگونه شما گفتيد ناشي از ترس و بدبيني و تنگ نظري و سياست هاي تمركزگرايانه است. با اين حال چنانچه در ميان ملتي جمعي خواهان جدايي باشند پديده ي عجيب و غريبي نيست. نمونه هاي فراواني در ميان ملت ها وجود داشته ودارد و به عكس نمونه هايي داريم مانند كانادا و استراليا و... كه حكومت هاي مركزي اختيارو حدت ملي يا استقلال را به آنان داده است، اما تصميم اكثريت ماندن در قالب حكومت مركزي با آزادي و عدالت وحاكميت محلي و منطقه اي بوده است. پرسشي كه مطرح است چرا عده اي ملت كرد را به تجزيه طلبي و جمعي در ميان كردها خواهان جدايي هستند؟
پاسخ روشن است چنانچه كردها كه به استناد تاريخ از بنيان گزاران تمدن ايران زمين هستند به عنوان شهروند درجه يك از آزادي و عدالت و همزيستي مسالمت آميز برخوردار باشند هيچوقت خواهان جدايي نخواهند بود كما اينكه با وجود تبعيض هاي آشكار و انواع ستم ملي همانگونه شما گفتيد قبل از هرگونه اظهارنظري تلاش مي كنند ثابت نمايند كه تجزيه طلب نيستند. چرا بايد قبل از هر سخني بخشي از زمان وانرژي خود را صرف اثبات ايراني بودن و تجزيه طلب نبودن كنيم؟ چه علل وعواملي پشت اين رفتارها نهفته است؟ مگر كردها همواره در طول تاريخ در حساس ترين زمانها و مكانها از جان و مال خود براي بقاي اين سرزمين مايه نگذاشته اند؟ مگر خسارات وتبعات جبران ناپذير جنگ 8 ساله عراق و مهاجرت هاي تاريخي به شرق وشمال شرق كشور براي مقابله با تهاجم بيگانگان و صدها دليل ديگر كافي نيست كه هر بار ناچار باشيم كه ايراني بودن را اثبات نماييم؟ البته من شخصا با اينكه بر اساس شناسنامه و تاريخ و... اثبات شده است ايراني هستم ولي هم اكنون مانند بيشتر شهروندان كرد به شدت از تبعيض ونابرابري رنج ميبرم.
٥. دلایل عدم توسعە اقتصادی در کردستان چیست؟ شما با توجە بە اینکە زمانی نمایندە مجلس بودید، طبیعتا در بسیاری موارد مربوط بە کردستان اطلاعات بیشتری از یک فرد عادی در جامعە دارید. چرا کردستان، بە لحاظ اقتصادی، یکی از عقب افتادەترین استان های ایران است؟
ج- عدم توسعه اقتصادي كردستان بطور عمده معلول دوعلت اساسي است:
اول – شرايط منطقه اي از لحاظ سياسي، امنيتي، جغرافيايي، نژادي و مذهبي منطقه، يكي از مهمترين علل ضعف زيربناهاي اقتصادي است. همواره تفكر غالب سياسي- امنيتي در منطقه اي با ضريب بالاي بينش سياسي- فرهنگي مردم آن كه عموما كرد ومرزنشين هستند و سالها ميدان جنگ هاي داخلي و خارجي بوده است مانع اصلي توسعه اقتصادي بوده است. دراين وضعيت نه تنها دولت از سرمايه گذاريهاي زيربنايي پرهيز نموده است بلكه بخش خصوصي وحتي صاحبان سرمايەي محلي نيز بدليل ريسك و احساس عدم امنيت از سرمايه گذاري خودداري كرده اند. در چنين شرايطي و بخصوص در طول 8 سال جنگ بي سرانجام و پرهزينه و فرسايشي به موازات سرمايه گذاري در استانهاي مركزي صاحب قدرت با استفاده نامحدود از ارز كنترل شده 7 توماني (يك دلار=7تومان)، استانهاي كردنشين درگير در جنگ نه تنها از سرمايه گذاريهاي ملي و اي ارزهاي سهميه اي بي بهره بودند؛ بلكه اندك زيربناهاي موجود را نيز در زير بمبارانهاي بي رحمانه حكومت بعثي از دست دادند. به دنبال گشايشهاي سياسي پس از دوم خرداد 76 و با تشكيل اولين فراكسيون نمايندگان كرد در مجلس ششم همزمان با فعاليتهاي سياسي- فرهنگي اقدامات جدي را براي جبران محروميتهاي عمراني و اقتصادي را آغاز كرديم و طرح توازن منطقه اي در اين راستا و با ابتكار عمل فراكسيون نمايندگان كرد تهيه و به تصويب رسيد. در شرايط نسبتا باز سياسي- فرهنگي ودر حين شروع زيربناها مردم اميدوار وخوشبين شده بودند. اما ديري نپاييد مراكز قدرت همه ي اميد ها را تبديل به ياس و ناميدي كردند.
دوم- شرايط ملي و مديريت متمركز غيرعلمي وايدئولوژيك يكي ديگر از موانع توسعه اقتصادي است. در اين سيستم توجيهات فني و اقتصادي سرمايه گزاريها در درجات بعدي اهميت قرار دارد. غالبا آنچه تعيين تكليف ميكند توجيهات سياسي وجلب رضايت صاحبان قدرت و نفوذ در سطوح عالي حاكميت است. به سخن ديگر مناطقي كه نقش اساسي و كليدي در مديريت و مراكز قدرت دارند بيشتر سرمايه ها را به سمت خود جذب مي كنند. نگاهي به استانهاي مركزي و برخوردار مانند تهران، اصفهان، قزوين، سمنان، مركزي و اخيرا فارس گوياي اين واقعيت است. ضمن اينكه سياست هاي داخلي و خارجي تشديد كننده اين روند است. البته بايد اذعان نمود تنها كردستان از شرايط و سبك مديريت ملي متضرر نشده است. بلكه در جاي جاي كشور تحت تاثير مديريت ملي به مراتب مناطق محرومتري داريم؛ كما اينكه در خوزستان و استان هاي جنوبي و حاشيه خليج فارس كه 85% بودجه كشور را ازطريق منابع نفت وگاز تامين مي كنند اين محروميت هاي مزمن مشهود است.
٦. شاید جواب دادن بە این سوال کمی برای شما آسان نباشد. آیا آنگونە کە از طرف دولت های مرکزی ادعا می شود احزاب سیاسی کرد بە تنهایی مانع توسعە اقتصاد- سیاسی و فرهنگی کردستان بودەاند؟
ج. گرچه درگيريهاي نظامي بخصوص در درون مرزها برندەاي ندارد وهمه بويژه مردم بي دفاع ومحروم متضرر شدەاند، ولي حضور و فعاليت احزاب در فاز سياسي از مشخصه نظام هاي دمكراتيك است. احزاب سياسي ميتوانند با سلايق و خط مشي و استراتژيهاي متفاوت ودر رقابتي سالم موجب پويايي و تحرك و توسعه بويژه در فازهاي سياسي و فرهنگي باشند. بدون ترديد در غياب احزاب سياسي نظام تك قطبي ودر نتيجه ديكتاتوري شكل مي گيرد .
٧. چرا در ایران خواست ملت کرد با منافع حکومت مرکزی انطباق پیدا نمی کند؟ اشکال از کجاست؟ چکار باید کرد کە این خواست و منافع در یک راستا قرار گرفتە و یا حداقل بە هم نزدیک شوند؟
ج- بديهي است ملت كرد مطالبات و حقوقي دارد كه در طول تاريخ قبل وبعد از انقلاب حتي آنگونه كه در فصل ها و مواد قانون اساسي آمده است تامين نشده است. آزادي و عدالت دو شعار اساسي و مشترك ملت ايران با همه ي نژادها و اديان و مذاهب ونگرشهاي سياسي اعم از چپ و راست در كليه ي مراحل مبارزات تا پيروزي انقلاب اسلامي بود. كاملا طبيعي است پس از چنين انقلاب مردمي و فراگيري ملت كرد در كنار فارس و ترك و... وبرابر با آنان به عنوان شهرونداني درجه يك ايراني توقع داشته باشد از محروميت ها و تبعيض هاي نژادي و مذهبي و فشارهاي سياسي گذشته رهايي يابد و پس از جشن و سرور ملي پيروزي انقلاب، شيريني و ثمرات اين رخداد تاريخي را كه همگام وهمراه ملت ايران براي آن مبارزه كرده است، در زندگي فردي و اجتماعي خود احساس كند. اكنون پس از 31 سال از انقلاب، موقعيت خود را براساس پارامترها و شاخص هاي مادي و معنوي و جهاني و منطقه اي در ابعاد آزاديهاي تصريح شده در قانون اساسي و قوانين بين المللي، عدالت و برابري و در تقسيم و توزيع قدرت و ثروت، فرهنگ و زبان و مذهب مورد سنجش و ارزيابي قرار ميدهد. چقدر در مديريت عالي مشاركت دارد؟ زبان و فرهنگ او از چه جايگاهي برخوردار است؟ در مقايسه با مذهب رسمي، اهل سنت چه موقعيتي دارد؟
بدون ترديد پاسخ قابل قبولي براي اين سئوالات و ده ها سئوال از اين دست وجود ندارد؛ بنابراين عدم انطباق خواسته هاي ملت كرد با اهداف و منافع حاكميت در اين نكات نهفته است.
در يك كلام راه كار هماهنگي و همسويي ملت كرد با حاكميت صرفا تامين مطالبات مشروع و قانوني در ابعاد سياسي، فرهنگي و اقتصادي و... است.
٨. در رابطە با ساختار سیاسی ایران طی سالهای گذشتە بحث های فراوانی صورت گرفتە است. احزاب کورد و سایر ملت های ایران کە قدرت و ثروت را در حال حاضر دور از دسترس می بینند، ساختار فدرالیسم را برای ایران پیشنهاد می کنند. طرحی کە البتە بە مذاق دوستان فارس زبان، از طیف های گوناگون، خوش نیامدە است. آنان طرح فدرالیسم را مقدمەای برای تجزیە ایران می دانند و معتقدند کە " تحقق دمکراسی" همەی مشکلات را برطرف خواهد کرد. شما خود را بە کدام بحث نزدیک تر می بینید؟ و چرا؟
ج. دمكراسي و فدراليسم لازم و ملزوم و مكمل همديگرند. فدراليسم در بستري دمكراتيك صورت میپذيرد و يك سيستم و جامعه دمكرات حقوق و مطالبات متفاوت نژادها و اديان و مذاهب گوناگون را محترم مي شمارد. در كشور پهناوري مانند ايران با نژادها وفرهنگ ها وزبان ها و بلكه موقعيت هاي مختلف جغرافيايي حاكميت محلي در قالب فدراليسم با حفظ تماميت ارضي و وحدت ملي مانند بسياري از كشورهاي پيشرفته در بلوك غرب وشرق يك حقوق مشروع و ابتدايي است. دمكراسي نمي تواند ناقض حقوق و مطالبات اقشار جامعه باشد؛ بعلاوه اداره جامعه اي با شرايط و موقعيت هاي متفاوت از نظر زبان، نژاد، مذهب، جغرافيا و... با حكومتي متمركز اگر نگوييم غير ممكن است حداقل توجيه علمي و منطقي ندارد. چنين سيستمي درست مانند پزشكي است كه در تهران نسخه واحدي را تكثير و براي بيماران مختلف با امراض متفاوت در نقاط مختلف كشور تجويز كند و آنان را وادار به مصرف آنها نمايد. روشن است بيماران متفاوت دچار چه عوارضي ميشوند.
٩. آقای صادق زیبا کلام، در مصاحبە با خانم محمد خانی غیاثوند گفتە بودند: " ما در ایران مسالە کورد و عرب و ترک و...نداریم". در این رابطە ٢ سوال از شما دارم:
الف: آیا ما در ایران با مشکل" قومیتی" مواجە هستیم یا نە؟
ج- بدون شك مواجه هستيم، همانگونه اشاره شد در يك سيستم متمركز ايدئولوژيك كه صرفا يك استراتژي و راهكار بر مبناي اصول و اعتقادات خاصي مد نظر دارد. مطالبات و نيازهاي نژادي و مذهبي بخصوص از لحاظ سياسي و فرهنگي مانند مشاركت در قدرت، آموزش زبان مادري، عدالت واقعي تحقق پيدا نمي كند.
ب: آیا در ایران مشکل تبعیض نژادی و مذهبی وجود دارد یا نە؟
ج- بلي، شواهد موجود، شاخص ها و آمار و اطلاعات بر اساس منابع رسمي گوياي اين واقعيت است كه شهرونداني كه نژاد ومذهب ديگري غير از فارس و مذهب رسمي دارند امكان مشاركت در سطوح عالي و حتي مياني مديريت ندارند. ورود نژادها و مذاهبي مانند كرد و بلوچ و تركمن بخصوص با مذهب اهل سنت به حوزه روساي قواي سه گانه وامراي نظامي و... غيرممكن است. ضمن اينكه براساس قانون اساسي بجز مذهب رسمي ساير مذاهب شرايط كانديداتوري رياست جمهوري را ندارند و براساس عرف ورويه هاي متداول و سياست هاي كلي فرصت هاي برابري حتي در سطوح اجرايي وجود ندارد.
١٠. می خواستم نظر شما را در مورد نقش و ضرورت آموزش و پرورش بە زبان مادری را بدانم. با توجە بە اینکە زبان مادری قبل از اینکە یک حق سیاسی و فرهنگی باشد، یک حق پایەای و انسانی است؛ چرا در ایران از آموزش بە زبان مادری ممانعت می شود؟ چرا بە جز فارسی زبان های دیگر در ایران ممنوع التدریس هستند؟
ج- اي كاش كسانيكه اين حق انساني و ذاتي و فطري را از بخشهاي وسيعي از شهروندان ايراني كه به گفته خودشان از هر ايراني ايراني ترند سلب نموده اند، پاسخ ميدادند. اگر بر اساس قانون اساسي بجز مذهب رسمي كسي حق رييس جمهور شدن را ندارد اما براساس اصل 15 همين قانون اساسي با همه ضعف ها و كم و كاستي هاي آن كه ميثاق ملي نام گرفته است حق خواندن ونوشتن به زبان مادري به رسميت شناخته شده است. با اين حال و با شعارهاي قانون گرايي و ادعاي عدالت و... هيچگاه امكان استفاده و بهره مندي از اين حقوق انساني و فطري براي زبان هاي غير فارس اعم از كرد و آذري و... در نظام رسمي آموزشي فراهم نشده است. حقوقي كه مهاجرين و پناهندگان سياسي و اجتماعي در ساير كشورها از آن برخوردارند.
ذكر اين نكته حائز اهميت است كودكان كرد و آذري و ديگر زبان هاي غير فارس در همان شروع آموزش مجبورند ابتدا زبان فارسي آموزش ببينند. اين موضوع موجب فشار مضاعف، تداخل و تلاقي با زبان مادري و در نهايت منجر به افت تحصلي و بلكه بعضا ترك تحصيل ميگردد. حال با اين شرايط و با محروميت هاي منطقه و فقدان منابع و كادر و فضا و امكانات آموزشي چگونه ميتوان انتظار داشت دانش آموز روستايي كردستاني و آذربايجاني با دانش آموز تهراني و اصفهاني رقابت كند و از سدها و هفت خان رستم بگذرد تا تحصيلات عالي و تكميلي را سپري و تا شايد در پست هاي غير كليدي وغير حساس وارد بازار انحصاري كار شود.
١١. بە عنوان آخرین سوال، اخیرا در بعضی از مناطق کردستان ما شاهد یک رشتە بمب گذاری و ناآرامیهایی هستیم. دولت آن را بە اپوزیسیون کرد و کشورهای خارجی مانند اسرائیل، انگلیس و آمریکا ربط می دهد، اما احزاب مخالف کرد هموارە آین اتهامات را رد کردە است. برداشت شخصی شما از آن رویدادها چگونە است؟
ج- اين ترورها تحقيفا كار احزاب سياسي كرد نيست؛ زيرا چنين اقداماتي نه تنها به سود آنان نيست، بلكه به شدت منافع و اهداف آنهارا زير سئوال ميبرد. البته بدون وقفه اين احزاب با موضع گيري صريح ضمن رد دخالت خود محكوم نمودند. بديهي است احزابي كه هزينه و ريسك چنين اقداماتي را تقبل كنند مسئوليت آنها را نيز ميپذيرند، اما در اين ترورها هيچ حزب كردي اين مسئوليت را نپذيرفته است. تحقيقا بيش از همه مردم كردستان از اين حوادث ضد انساني ضرر و زيان ديده اند و همواره محكوم كرده اند.
نيشتمان || 21 / 12 / 2010
آقاي آريز دارا پور معلوم نيست چه سوابق وفعاليت هايي داريد؟چقدر به ملت مظلوم كرد خدمت كرده ايد؟در ايران هستي يا در خارج؟با نام واقعي اظهار نظر ميكنيد يا مستعار؟هرچه باشه چهره فعالي نيستي. قضاوت شما مغرضانه و نا آگاهانه است .من شناخت كاملي از گذشته و حال آقاي سهرابي دارم فراكسيون نمايندگان مجلس ششم براي اولين بار از تريبون مجلس مطالبات ملت كرد را عنوان وپيگيري كرد ورد صلاحيت شدند با تحريم انتخاباتمجلس هفتم توسط آقاي سهرا بي مردم مريوان كمترين مشاركت تاريخ انتخابات را داشتند و با تظاهرات تاريخي ستاد مهره دست نشانده شوراي نگهبان را به آتش كشيدند آقاي سهرابي در سخت ترين شرايط بعنوان صاحب امتياز ومدير مسئول روژهه لات در دو دوره انتشار آن فعاليت موثري در عرصه مطبوعات كردي داشت وبارها محاكمه ودادگاهي شد.احتمالا قضاوت شما از روي عدم شناخت وصرفا عكس العمل به كلمه نماينده پيشين است هر نماينده شخصيت منحصر به فردي دارد احمد تورك رهبر dtp نماينده ملت كرد در پارلمان تركيه بود اگر نمي تواني از حقوق و مطالبات ملت كرد دفاع كني حد اقل چهره هاي فعال و دلسوز را تخريب نكن.روش خود شما عين جمهوري اسلامي است با همان خشونت ؟!!! پاسخهاي آقاي سهرابي در داخل كشور ودر اين شرايط جاي تقدير دارد نه سرزنش.
آرام || 15 / 12 / 2010
نظرات اقای سهرابی دررابط سوالات مطرح شده وشرایط حاکم برکشور منطبق می باشد .امیدوارم برای یپشبردوزمینی شدن نظرات خود فعالانه درنهادهای مدنی شرکت نمایند.آرزوی موفقیت دارم .
آریز داراپور || 15 / 12 / 2010
در کجای قوانین بین المللی آمده است که ملتی اگر نخواست در کنار فرهنگ مبتذل قمه زنی و زنجیر زنی و دسته های ی سینه زنی و دعای کمیل و مضخرفات عدیده یی از نوع حاکمیت ایران زندگی کند ، مستوجب قتل عام و سرکوب خونین است . آقای نماینده پیشین ، ریگ کفش شما را ما در آوده ایم و بزودی هم ملت کرد نشان خواهد داد ابایی از اینکه با معجونی بنام جمهوری سفاهت قادر به ادامه همزیستی نیست ، نداشته و ندارد . تا به کی مارا از این مهر بی آبروی دستکرد بریتانیای جنایتکار میترسانید ./؟؟ به آخر خط نزدیکیم و باید شما آقایان فراکسیونیست ، فرصت طلب عافیت طلب ، از قطار تاریخ پیاده شوید و در دادگاههای عادلانه پاسخگوی تطهیر کردنهایتان از ،، مقام رهبری،، و جڤمهوری سفاهت باشید . دیگه بسه !! چند اشتباه چاپی را رفع کردم ، کامنت اولی را نادیده بگیرید لطفآ . سپاس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر