مقصر كيست؟
درست درايامي كه آقاي احمدي نژاد براي چندمين بار در مجمع عمومي سازمان ملل نسخه ي مديريت جهان راپيچيد و راه حل ها و راهكارهاي مشكلات وبحران هاي جهاني را ارائه نمود وبراي رفع و حل و فصل آنها ازمقدسات ومعنويات وامدادهاي غيبي بهره گرفت فقط در دو مورد تصادف جاده اي 30 نفراز از اقشار محروم وزحمت كش شهرستانهاي ايلام و سروآباد جان خودرا از دست دادند وبيش از 60 نفر روانه بيمارستانها شدند مسافراني كه غالبا به دليل فقر وبيكاري وبه عنوان كارگر فصلي عازم كلان شهر تهران بودند تا در ميادين تره بار ويا در نقش عمله ي ساختماني در خدمت برج سازان رانت خوارباشند ويا دانشجوياني بودند كه با كمترين امكانات اما با انگيزه و تلاش وبا عشق واميد و هزاران آرزو در شروع سال تحصيلي در مسير دانشگاه ها، كه هرگز به مقصد نرسيدندچانچه در عرض يك هفته گذشته اقدام تروريستي ضد انساني وناجوانمردانه والبته مشكوك وقابل بررسي مهاباد رانيز اضافه كنيم قريب 150 نفر كشته و زخمي از ميان مردم بيگناه وبي دفاع حاصل دو مورد تصادف و يك اقدام تروريستي صرفا در سه شهرستان كرد نشين ايلام و سروآباد و مهاباد بوده است.حال آمارو اطلاعات رسمي و غير رسمي حوادث و سوانح كل كشوررا فقط در طي هفته گذشته به اين رقم اضافه كنيد تا تعداد وميزان تلفات جاني و مالي هم وطن نان بدست آيد گرچه دسترسي دقيق وكامل به آمار و اطلاعات بويژه در كلان شهر ها ممكن نيست.اما بر اساس گزارش سايت خبرآنلاين وبه گفته ي فرمانده پليس راه كشوردر 800هزار تصادف سالانه 300 هزاز كشته ومجروح داريم بطور ميانگين روزانه 80 كشته ودر نتيجه سالانه در حدود 28800نفر صرفا در تصادفات جان خود را از دست ميدهند. وبه نقل از معاون پليس راه كشور در هر 25 دقيقه يك ايراني در اثر تصادف جان خودرا از دست ميدهد.واضافه مينمايد تصادفات در ايران 7برابر كشورهاي پيشرفته است.در كشورهاي پيشرفته در مقابل هر 1000نفر جمعيت 3 كشته اما در ايران به ازاي هر 1000نفر 32 نفر از بين ميروند. بدون ترديد بر اساس اين نمونه ها وباتوجه به محدويت هاي منابع رسمي وعدم امكان ثبت كليه تصادفات آمار واقعي بيش از اين ميزان برآورد مي گردد.
مقصر اصلي كيست؟
ممكن است دولت مردان و حتي عده اي از شهروندان دولت و دستگاهاي مسئول را تبرئه نمايند و صرفا علت را تخلف رانندگان وبه تعبير درست ترمردم را مقصر معرفي كنند كما اينكه در پي اين تصادفات وبه دنبال ديگر سوانح و حوادث هوايي و زميني بار ها عنوان شد به علت خواب آلودگي و عدم كنترل راننده و يا به دليل خطاي خلبان اين سانحه يا حادثه پيش آمد.پس فلسفه وجودي و نقش دولت وبويژه وظايف وزارت راه وراهنمايي و رانندگي و...درقبال اين همه خسارات جبران ناپذير چيست؟
نا گفته پيداست در يك تصادف رانندگي سه عامل اساسي دخالت دارند:
1-شرايط جاده و مسيرهاي تردد. 2-وضعيت وسيله نقليه 3-عامل انساني يا نقش راننده.
1- بدون ترديد مسئوليت كم وكيف جاده ها و مسيرها بطور مستقيم با دستگاهها و مسئولان اجرايي است.در دنياي مدرن و ماشيني ودر حال توسعه ودر عين حال پر حادثه و خطر ساز بحث HSE ،استاندارد ها و مديريت كيفيت از ضروريات زندگي امروزي است نگاهي به كشورهاي توسعه يافته و حتي در حال توسعه در همين منطقه خاور ميانه و خاور دور مانند كره ومالزي و تركيه و بيشتر كشورهاي عربي كه زماني نه چندان دور از ما عقب تر بودند ودر مقايسه با آنها بويژه در بخش حمل ونقل و شرايط خطوط هوايي وزميني و ريلي وضعيت ما و نقش جاده ها و مسيرهاي تردد در بروز حوادث كاملا مشخص و گوياست.گمان نمي كنم اين حوادث كار استكبار جهاني و در راس آنها آمريكا ي جهان خوار و عوامل داخلي باشدچون تا كنون منابع رسمي داخلي نيز چنين ادعايي نكرده اند بلكه به عكس برخي از اين منابع تا حدود زيادي علت و معلول اين حوادث را همانگونه كه آمد بيان كرده اند براي مثال سايت بازتاب كه غالبا سربسته برخي مسائل اقتصادي وحتي سياسي را منعكس مي كند در ميان خبرهاي صبح روز سه شنبه 6/7/89 و به نقل از خبر گزاري مهر در خصوص حادثه دلخراش صبح روز گذشته (دوشنبه 5/7/89) اتوبوس مريوان در محل عوارضي سابق كرج-قزوين با نشان دادن تصاوير عوارضي به شرح زيرواقعيت ها را بيان مي كند:
مهمترین علت تصادف مرگباركرج-
به گزارش خبر نگار مهر در كرج،نزديك به دو سال پيش بنا به مصوبه شوراي تامين كرج تصميم به تعطيلي عوارضي اتوبان كرج-قزوين گرفته شد تصميمي كه با وجود مخالفت اداره راه هيچگاه اجرايي نشد وهمچنان بلا تكليف ماند
حادثهای که 14 کشته و 31 زخمی به همراه داشت حاصل بی توجهی و بی مسئولیتی نسبت به جمع آوری سازههای عوارضی سابق بوده است.
به گفته منابع آگاه نزديك به دو ماه پيش عيسي فرهادي سرپرست استانداري البرز دستور جمع آور ي كامل تاسيسات اين عوارضي را صادر ميكند كه با ممانعت راهنمايي و رانندگي عمليات اجرايي آن متوقف ميشود و امروز پس از دوسال به علت عدم مسئوليت پذيري وزارت راه و ترابري وعدم پيگيري قاطع مسئولان استانداري البرز فاجعه اي بزرگ رخ مي دهد
اميد است مسئولاني كه با قصور خود در عدم نصب روشنايي كامل چراغ هاي راهنمايي و رانندگي و عدم جمع آوري اين عوارضي موجب مرگ دلخراش جمعي از هموطنان عزيزمان شدند هرچه سريعتر از مسئوليت خود استعفا دهند.
اين عين خبر سايت بازتاب به استناد از خبر گزاري مهر بود.
راستي وزير راه و ترابري و رييس راهنمايي و رانندگي و استاندار البرز استعفا مي دهند؟
بايد منتظر ماند اما تجارب گذشته خلاف آنرا ثابت ميكند. البته اگر در ديگر كشور ها مانند ژاپن و كره و... بود در همان ابتدا وبا عذر خواهي از مردم استعفا داده بودند.چنانچه اطلاعات موثقي در اين زمينه موجود است. كما اينكه در چند روز پيش يكي از وزراي كره جنوبي به دليل دليل انتصاب دخترش در وزارت خانه اش ضمن پوزش از مردم استعفاي خودرا تقديم كرد. اما در كشور ما وضع به گونه ديگري است. در خصوص اين حادثه عظيم تا كنون مقامات مسئول عكس العملي نشان نداده اند. آيا انتصاب دختر وزير كره خسارت بيشتري دارد يا كشته شدن ده ها و صد ها وهزارها نفر از هم ميهنان؟مسئولاني كه با سهل انگاري و عدم احساس مسئوليت موجب كشته شدن جمعي از محروم ترين مردم شدند در برابر خانواده هاي عزا دار آنان كه منتظر بودند همسر و پدر كارگر شان بادست پر برگردد چه پاسخي دارند؟
2- عامل دوم وضعيت فني و ايمني وسيله نقليه است كه سهم عمده اي درميزان خسارات جاني و مالي سرنشينان دارد صرف نظر از اين حادثه بطور كلي اكثريت خودرو هاي ساخت داخل فاقد استاندارهاي جهاني از نظر فني و ايمني و آسايش و آرامش سر نشينان هستند.صنعت انحصاري خودرو سازي و مورد حمايت دولت محصولات خود را با چند برابر بهاي تمام شده به مشتريان داخلي كه راهي جز استفاده از آنهاراندارند مي فروشد و كمتر از بهاي تما شده به برخي كشور هاي منطقه نظير سوريه صادر ميكند بنابراين مشتريان داخلي ضمن پرداخت بهاي بيشتر ومحروم از خودروهاي استاندارد و باكيفيت جهاني محكوم به استفاده از خود روهايي هستند كه فاقد اصول ايمني و فني و استاندارد هاي جهاني مي باشند.كافي است به تردد خودروي مانند پرايد كه غالبا با5 يا دست كم با 4 عضو خانواده مانند توپ فوتبالي در ميان كاميون ها بين آسمان و زمين معلق است توجه كنيد. اي كاش گاه گاهي دوربين هاي كنترل ترافيك و افسران قلم به دست آماده جريمه بعنوان كارشناسان ترافيك كيفيت تردد خودروها را بعنوان نمونه سبقت پرايد را از ماشين هاي سنگين ثبت وضبط مي كردند.آيا در اين ارتباط مردم مسئول و مقصرند يا وزارت صنايع و صنعت خودرو؟
3-عامل انساني وخطا وتخلف رانندگان سومين عامل موثر درحوادث وتصادفات است.كسي منكر تخلف بخشي از رانندگان كه به سهولت جان خود ومهمتر از آن جان انسان هاي بي گناه و بي تقصير را مي گيرند نيست بنابراين دقت و توجه وتجديد نظر در نحوه رانندگي وآموزش وبازآموزي مقررات وقوانين و مهارتهاي فني و عملي يك وظيفه همگاني است اما در اين عامل نيز نبايد تمام تقصير را متوجه جامعه نمود بلكه برخي دستگاها ي دولتي و حكومتي بطور مستقيم و غير مستقيم مسئولند.بدون ترديد زير بناي رفتارهاي اجتماعي فرهنگ عمومي است. نهادي مانند صدا وسيما بجاي بسياري از برنامه هاي استرس زاو ملال آوروخرافاتي و جهت گيري هاي سياسي و عقيدتي مانند آنچه كه به گفته بينندگان محدودش در ماه مبارك رمضان ودر دم افطار نمايش داده اند وموجب ياس ونا اميدي در ميان روزه داران شده بود، مي تواند با استفاده از منابع وسيع مادي و انساني كه از محل بيت المال تامين شده است با فرهنگ سازي و آموزشهاي همگاني و همسويي با نيازهاي روز نقش موثري ايفا نمايد.
از سوي ديگر راهنمايي و رانندگي مسئول مستقيم صدور گواهينامه ها و نظارت وكنترل والبته ارزيابي و در نتيجه و از همه مهمتر باز خورد و اصلاحات لازم در فرايند ها و ... است.طبيعي است متصدي هر پست و مسئوليتي بايد شرايط لازم را از نظر تئوري و عملي وسلامتي جسم وروان داشته باشد بخصوص اگر اين پست و مسئوليت رانندگي وامانت داري جان انسانها حال در وسيله شخصي يا بويژه در وسائط نقليه عمومي ودر قالب يك شغل و حرفه باشد.راستي راهنمايي ورانندگي تا چه ميزان و اندازه اي بر وضعيت و شرايط رانندگان از لحاظ فوق نظارت و كنترل دارد؟
تحقيقا خسارات جبران ناپذير جاني ومالي در بخش حمل ونقل مانند ساير بخشها معلول ضعف ها ونارسايي هاي ساختاري ومديريتي و اجرايي است.
در نتيجه پيشنهاد مشخص اين يادداشت به آقاي احمدي نژاد بعنوان رئيس قوه مجرييه اين است :
حال كه بر اساس شاخص هاو آمار و اطلاعات موثق و مستند منابع رسمي وداخلي وخودي! در بسياري از بخش هاي زيربنايي، اقتصادي،صنعتي،اجتماعي ،اداري واجرايي و...نه تنها با فاصله ي زياد از كشورهاي پيشرفته عفب تريم بلكه از برخي كشورهاي منطقه نيزكه در گذشته ي نزديك از آنها جلوتر بوديم عقب مانده ايم؛ براي تحقق آرمان ها وئيده ها ومديريت واداره جهان ابتدا مشكلات و نارسايي هاي داخلي راحل وفصل نمايند تا زمينه وپذيرش اعمال مديريت بر جهان فراهم شود. بديهي است در توسعه موزون و پايدار وهمه جانبه ودر شرايط جهاني شدن مي بايد در يك ارتباط سيستماتيك همه بخشها و زير بخشها در تعامل وارتباط متقابل ومكمل هم باشند.به عبارت ديگرتوسعه اقتصادي وسياسي و فرهنگي هم سو ومكمل وتفكيك ناپذيرند. ضمن اينكه دردنياي بدون مرز و كاملا پيوسته بدون تعامل وارتباط وهمكاري باجهان توسعه وتحقق اهداف و سياست هاي داخلي وخارجي مقدورنيست والبته روابط با چند كشوربازمانده از مكتب كمونيسم وسوسياليسم كافي نيست و مطمئن باشيد در چنين شرايطي جهان مديريت شما را نخواهد پذيرفت.
بنا براين بهتر است دراين اوضاع واحوال ضمن پرداختن به نارسايي هاي مختلف داخلي مانند اشتغال،اعتياد،تورم وگراني،تبعيض نژادي-مذهبي و... وبويژه مديريت بخش حمل ونقل و رسيدگي به خانواده هاي بي سرپرست وغم بار حوادث اخير، فعلا از مديريت جهان صرف نظر فرمايند .